تقویت اقتصاد ملی
چهارشنبه, ۱ تیر ۱۴۰۱، ۱۲:۰۰ ب.ظ
🍃توی سردشت ماشین اکبر رفته بود روی مین. راننده شهید شده بود و اکبر هم چند تا از دندان ها و فکش آسیب دیده بود.
🌸توی بیمارستان بستری بود. یک بار عملش کرده بودند؛ اما فکش کج جوش خورده بود. پزشک ها می گفتند باید دوباره عمل شود؛ اما خودش زیر بار نمی رفت.
☘️گفتم: «چرا نمی خواهی عمل کنی؟ »
🌾گفت: «فعلا کشور در شرایط جنگی است و بیمارستان ها با کمبود مواجه هستند. فعلا ضرورت ندارد. اگر زنده ماندم بماند برای بعد از جنگ. »
راوی: ولی الله جعفری؛ داماد خانواده
📚 شهید اکبر غلام پور ، نویسنده: زهرا حسینی مهر آبادی،صفحه ۴۰ ؛ خاطره ۳۱
۰۱/۰۴/۰۱