تشویق کار خوب
يكشنبه, ۲۲ اسفند ۱۴۰۰، ۱۲:۰۰ ب.ظ
آن زمان که در مراسم نماز جمعه بمب گذارى کرده بودند، من هم در مراسم شرکت کرده بودم. مادرم و بقیه فامیل در خانه آقا بودند. چون خبرى از من نشده بود، همه نگران شده بودند. وقتى وارد خانه شدم، دیدم مادرم معترضانه گفت: تو چرا رفتى؟ تو که باردار بودى، چرا رفتى؟ به خاطر بچهات هم که شده، نباید مىرفتى.
این را هم بگویم که از قبل شایع شده بود که آن مراسم نماز را صدامیان یا بمباران مى کنند و یا در آن بمب گذارى. نگرانى مادرم هم از این بابت بود؛ ولى آقا که سر میز ناهار نشسته بودند، با خنده اى به من گفتند:«سالمى؟» و من تشکر کردم. ایشان آهسته در گوشم گفتند: «خیلى کار خوبى کردى که رفتى. خیلى ازت خوشم آمد که به چنین نمازى رفتى.»
📚برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج۱، ص۴۲، به نقل از خانم زهرا اشراقی، نوه امام