تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خوش رکاب» ثبت شده است

-سلام خانم خونه خوبی؟ امروز نمیدونی چه حس قشنگی دارم.

چرا، چی شده؟دیدم از لحظه ای که از در حیاط آمدی تو بچه ها دورت کرده بودن، حالا چی گفتن که باعث خوشحالی وحس خوب اقامون شدن؟

-از دست تو خانم خونه.

-زود تند ،سریع،شروع به تعریف کن ببینم موضوع چی بوده.

-چشم بانو الان میگم. در حیاط رو تا باز کردم، بچه ها آمدن استقبال ،گفتم حتما یه خبری شده، آخه پسرمون خیلی اضطراب داشت.بهم گفت: بابا دعوام نکنی ها، لاستیک خوش رکابم ترکیده ، میشه برام تعمیرش کنی؟

-منم گفتم، چه جوری ترکیده؟ یکدفعه دخترمون به خاطر اینکه ابوالفضل استرس داشت، شروع به تعریف کرد.

-ابوالفضل داشته تو کوچه با خوش رکاب دور میزده، پسر همسایه هم با حسرت نگاهش می کرده. ابوالفضل هم طاقت نیاورده، دلش سوخته که اون پدر نداره تا براش دوچرخه بخره، دوچرخه خودش رو داده تا اون دور بزنه ، مثل اینکه همون موقع تایر ترکیده ...

-منم بغلش کردم و فشردمش، گفتم: «آفرین بابا چه مردی شدی شما، بامرام.» فردا می برمش یه دوچرخه نو براش میخرم به خاطر کار خوبش، یکی هم میخرم برا پسر همسایه که با هم بازی کنن. نمیدونی خانم از اینکه اینجوری باهاش حرف زدم چه حس خوبی دارم.

-آفرین بر پدر و پسرم، شما نمونه آید . افتخار می کنم به شما.

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۲۴ اسفند ۹۹ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر