تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

۱۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «به قلم آلاله» ثبت شده است

 

🌸با همسرش از توان علمی‌اش حرف می‌زد و اینکه کسی در حد من نیست. قرار بود برای یک جلسه مهم به عنوان سخنران  برود. بر خود می‌بالایید و مدام به خودش واگویه می‌کرد: «به همه نشون می دم که چقدر دانش و توان دارم .» بعد مدتها انتظار، فرصت را بدست آورده بود.

🌺با همسرش راهی مسیر قرار شدند، ساعتها رانندگی کردند تا به مقصد رسیدند. خانم با غرور راه می‌رفت، اما همین که وارد شد کسی به او توجهی نکرد؛ در کمال ناباوری، از سخنران دیگری دعوت شده بود.

🍀 او مثل بقیه مهمانان در پایین جلسه نشست. چند دقیقه ای نگذشته بود اخم هایش از بی توجهی و کوچک شدن در هم فرو رفت و با سری پایین افتاده مجلس را ترک کرد.

 

صبح طلوع
۰۸ خرداد ۰۲ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

💡گاهی اوقات فرزندان یک نگرانی درونی حتی از موارد ناچیز دارند، در این هنگا‌م والدین باید با جستجوی مسئله و علت نگرانی، در پی برطرف کردن آن برآیند و از این طریق به فرزند کمک کنند تا بتواند سریعتر آن نگرانی را حل کند و با آن مدت‌ها یا برای همیشه درگیر نباشد.

 ⭕️ اگر به فرزند راهنمایی در این زمینه نشود و حتی با بزرگ جلوه دادن آن مسئله‌ بر نگرانی او نیز بیفزایند، اوقات تلخ و پریشانی برای او رقم زده می‌شود و آن نگرانی بی مورد نیز با او خواهد بود، لذا باید در این مسئله تجدید نظر شود.

 

صبح طلوع
۰۲ خرداد ۰۲ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 

💡انسان در دعا کردن باید توجه به نوع دعا کند. اینکه چه درخواستی از خدا دارد، درخواستش از خدا باید بر عافیت طلبی و شکر باشد. 

❌چون برخی دعا‌ها انگار طلب ناخوشی و بلا است.

 

 همان طور که امام سجاد(ع) در حدیثی گهربار چنین می فرمایند:

✨« لَمّا ضَرَبَ عَلى کَتِفِ رَجُلٍ یَطوفُ بِالکَعبَةِ و یَقولُ : اللّهُمَّ إنّی أسألُکَ الصَّبرَ ـ: سَألتَ البَلاءَ ! قُلِ : اللّهُمَّ إنّی أسألُکَ العافِیَةَ ، و الشُّکرَ عَلَى العافِیَةِ ؛ ـ آنگاه که مردى را در حال طواف دید که مى گوید: بار خدایا! به من صبر عطا فرما! و دستى به شانه او زد و فرمود: بلا مى طلبى؟ بگو: بار خدایا! به من عافیت و شکر بر عافیت عطا فرما.»

 

📚الدعوات : ۱۱۴/۲۶۱ .

 

 

صبح طلوع
۰۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۸:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

👨‍👩‍👧‍👦والدین نقش مهمی در رغبت فرزندان و گرایش‌شان به دین دارند؛ به گونه‌ای که اگر محیط خانه محیطی باشد که در آن صدای قران و نماز شنیده شود، انگیزه برای دین داری مضاعف می شود؛ بر خلافِ زمانی که در آن صدای دعوا و یا موسیقی‌های مختلف شنیده شود.⚡️

💡همچنین هنگامی که فرزندان از یک مسئله دینی با شوق تعریف می کنند، خود را مشتاق😍 شنیدن نشان دهید؛ چرا که عدم اشتیاق و استقبال والدین حس اهمیت مسئله و رغبت به دین رادر فرزندان از بین می برد.❌

 

صبح طلوع
۰۶ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🧔‍♂پدر همیشه فوزیه را تشویق می‌کرد. برایش کادو 🎁 هر چه دوست داشت می‌خرید؛ چون فوزیه درس‌هایش خیلی خوب بود.

😇پدر که علاقه‌ی زیادی به فوزیه داشت و دلش می‌خواست تحصیلاتش را ادامه داده و به بهترین جایگاه علمی برسد،🎓 ته دلش راضی به کارکردن او در بیمارستان نبود.
برای همین از او خواست که فعلاً حیف است درسش را ادامه بدهد.

⚡️فوزیه در جواب پدرش گفت:
«درسم را هم ادامه می‌‌دهم، الآن می‌‌خواهم بهیاری 👩‍⚕شوم تا بهتر به مردم خدمت کنم.»

🌱فوزیه در حالی که شانزده سال بیشتر نداشت، در همان سازمانی که ‌امتحان استخدام می‌‌گرفتند، «شیر خورشید» امتحان داد. معدل فوزیه خوب بود و آن زمان معدل روی استخدام نیرو تأثیر زیادی داشت.

📕او علوم و ریاضی‌اش خیلی خوب بود. پدرم هر زمان که می‌‌خواست حساب کتابی 🧮انجام دهد، از فوزیه کمک می‌‌خواست.

💡فوزیه قبول شد. بعد از امتحان،
دوره‌هایی را در بیمارستان🏨 دویست تخت خوابی که در حال حاضر بیمارستان طالقانی نام دارد، گذراند.

ادامه دارد...

 

صبح طلوع
۰۴ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

💡احترام و توجه به شخصیت فرزندان در خانواده بسیار اهمیت دارد؛ چرا که نوع رفتارهای والدین، سبب بهتر شدن برخوردها و روابط می‌گردد.

🔆هر کدام از اعضای خانواده دارای حقی می‌باشند که باید رعایت شود.
مثلاً در زمانی که فرزند در حال صحبت با والدینش است، سرشان را از داخل گوشی📱 یا تلویزیون برگردانند و به سخن فرزندانشان توجه کنند و خواسته او را برطرف کنند، چون عدم توجه🔻 به آنان سبب می شود که فرزند نسبت به والدین حس خوبی نداشته باشند و بدبین شوند.

 

صبح طلوع
۰۴ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🧕شهیده عصمت پورانوری، حجاب جزو جدایی‌ناپذیر زندگانی‌اش بود.

🌘 شب‌ها با حجاب کامل می‌خوابید. وقتی از او سوال می‌کردند که چرا اینگونه مجهز می‌خوابی؟

💣 جواب می‌داد: «اگر خانه‌مان بر اثر حمله موشکی مورد اصابت قرار گرفت نمی‌خواهم موقع بیرون کشیدن جسم بی‌جانم از زیر آوار، چشم نامحرمی بر من بیفتد.»

الان چی؟🤔
🔥نه صدای انفجاری می‌شنویم تا بترسیم!
نه صدای آژیر خطری به گوش می‌رسد، تا به پناهگاه فرار کنیم!
نه زمان رضاخان قلدر است تا چادر و حجاب از سرمان بردارد!


 

صبح طلوع
۰۱ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۸:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

⛵️زندگی پیچ در پیچ است و گاه امواج گوناگون این کشتی را از این سو به آن سو می کشاند.

 💡در این هنگام باید بادبان را محکم کرد و با ندای ملکوتی قرآن و مناجات و توسل، آن را به ساحل سعادت رساند و از فضایی که انسان را درگیر می‌کند و آرامشش را می‌گیرد؛ به فضای معنوی روی آورد تا روح و جسم آرامش خویش را در آن لحظات حساس و مواج حفظ نماید.🌱


 

صبح طلوع
۳۰ فروردين ۰۲ ، ۱۵:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🌷در بهاری ترین فصل سال دختری شیردل قدم به دنیا گذاشت که اسمش را فوزیه گذاشتند. او از همان کودکی عجیب و خاص بود و از همان زمان بچگی یار و همراهی در مسیر انقلاب و خانواده شد.

📖او به کلاس های قرآن و نهج‌البلاغه که برگزار می‌کردند علاقه‌مند و تشنه حقیقت بود، در همان روزها به کلاس‌ها رفت و آمد داشت. رفته رفته فکر و روحش در مورد اتفاقات و سختی‌ها باز و بازتر شد و او را نا آرامتر می‌کرد.

🕌فوزیه در نماز و روزه نیز یکه تاز میدان بود و تا صدای اذان را از مناره‌های مسجد محله‌شان می‌شنید؛ به نماز📿می‌ایستاد تا روح تشنه‌اش را از دریای معرفت الهی سیراب کند.

🌃سحرهای ماه رمضان هم شاهدی بر روزه‌داری و سحر خیزی‌اش بود. اما این تنها نقشش نبود او حتی همراه و کمک حالی برای پدر و مادرش و دوستی برای خواهرانش بود و دوستی خودش را اثبات می‌کرد.

🧕فوزیه دیگر بزرگ شده بود و هنگامی که دید خواهران دیگرش ازدواج کردند و پدر دست تنها است، سختی کار او را از پا درآورده و ناتوان کرده است، تصمیم گرفت برای بهیاری🩺💊 آزمون استخدامی بدهد تا کمک حال پدرش در روزهای سخت زندگی باشد.

🧔‍♂البته پدرش توجه ویژه و دید دیگری به او داشت و طوری که فکر می کردند فقط همان یک بچه است و می گفت: «فوزیه چیز دیگری است.»
در جلساتی که پدرش داشت، مدام از ظلم و ستم شاه👑و غارت کردن اموال مردم می گفت؛ فوزیه در این جلسات باز هم شاگرد اول بود و تنفر و ظلم ستیزی نسبت به شاه و دارو دسته‌اش پیدا کرد و روح درونش را ناآرام‌تر می کرد.

ادامه دارد......

 

 

صبح طلوع
۲۱ فروردين ۰۲ ، ۲۰:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

👩‍🏫مادر تو آمدی تا به من بیاموزی
ایثار را،
مهربانی را،
 از خود گذشتگی را.

🔆تو آمدی تا به من بیاموزی در پشت ابرهای تیره زمانه روزی خورشید مهربانی طلوع خواهد کرد.

🌱دامن مادر نخست آموزگار کودک است
 طفل دانشور کجا پرورده نادان مادری

 

صبح طلوع
۱۵ فروردين ۰۲ ، ۰۸:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر