💠عین الاسد یا عین الجسد؟!
مسئله این است.
💠آنهایی که نمیخندند کورسوی امیدی به بهتر شدن اوضاع دارند.
🌺اما آنها که مکرر خنده بر لب دارند از همه امیدها قطع امید کردهاند و راهی جز خنده نیافتهاند.
💠هرچه بیشتر درگیر سختی های گذر زمان میشویم قدر درلحظه زندگی کردن را بیشتر میدانیم.
#ریزنوشت
به قلم نیکو
💠داشتم فکر میکردم که چقدر از شخصیت های مثبت فیلم ها(مادر،پلیس و...) لذت میبریم و در مقابل،چقدر آنها را در دنیای واقعی،زجر میدهیم!
💠چقدر از قاسم سلیمانی کینه دارید که حتی از زائرانش هم دست برنمیدارید؟!
🌾_از سپیده خبر نداری داداش؟
✨_رفته پیش سردار سلیمانی، آبجی.
💠_عه؟رفته کرمان؟چه بی خبر رفت!
💫_نه آبجی؛ منظورم اینه که رفته پیش خودِ سردار سلیمانی!
🌾_چی؟یعنی چی؟منظورت چیه؟
🍃_پس اخبار گوش ندادی آبجی.
💠_نه داداش؛ چی شده؟.... داداش چرا گریه میکنی؟..... داداش! الو!
💠عادتتان است که عید مردم را عزا کنید!
اولین بار نیست؛چه عیدها که از حیوان صفتی شما عزا شده!
✨خواهان آرامش اما...
🍁از جامعه ای که در آن فقط پیرزن ها نماز میخوانند.
🍂صدای قرآن فقط از مراسم ختم پخش میشود
🍃وقت اذان،تازه اوج کار مردم است انتظار آرامش نداشته باشید!
🌺گاهی وقت ها واقعا از خودم میترسم. آنگاه که کسی پول از کیفش می افتد و من میبینم اما سکوت میکنم؛ آنگاه که پیرزنی وارد اتوبوس میشود و جای خودم را به او نمیدهم. یا شاید وقتی که صبح ها موقع خروج از خانه، زباله ها را میبینم که مادرم گذاشته تا ببرم اما خودم را به ندیدن میزنم و میگذرم.
💠شاید مسخره به نظر بیاید اما حقیقت است؛من به خودم اجازه داده ام که خطا کنم،از کجا معلوم که مرتکب خطاهای بزرگ تر هم نشوم؟!