هر کس با نزدیک شدن سکرات مرگ و حالت احتضار، همه چیز جز خود را فراموش می کند؛ ولی شدّت علاقه حضرت فاطمه - سلام الله علیها- به امیر مؤمنان -علیه السلام- از این روایت مشخص است؛
امام صادق-علیه السلام- فرمود: «لَمَّا حَضَرَتْ فَاطِمَةَ الْوَفَاةُ بَکتْ فَقَالَ لَهَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ یا سَیدَتِی مَا یبْکیک قَالَتْ أَبْکی لِمَا تلْقَی بعْدِی فقَالَ لَهَا لَا تَبْکی فَوَ اللَّهِ إِنَّ ذَلِک لَصَغِیرٌ عِنْدِی...؛[1] حضرت فاطمه -سلام الله علیها- به هنگام احتضار گریست، امیر مؤمنان-علیه السلام- به او فرمود: ای سرور من! گریه ات برای چیست؟ پاسخ داد: گریانم برای حوادثی که بعد از من با آنها مواجه می شوی. آن گاه حضرت فرمودند: گریه مکن! به خدا سوگند چنین مشکلاتی پیش من کوچک است.»
تعبیر «یا سیدتی» عُمق احترام این دو همسر آسمانی را نسبت به هم می رساند. امام علی-علیه السلام- نیز شدیداً علاقمند بود، لذا روایت است که چون خبر شهادت حضرت زهرا -سلام الله علیها- را به حضرت علی-علیه السلام- دادند، آن حضرت در حال حرکت بر زمین افتاد و از حال رفت و تا رسیدن به منزل می گفت: «بِمَنِ الْعَزَاءُ یا بنْتَ محَمَّدٍکنتُ بِک أَتَعَزَّی فَفِیمَ الْعَزَاءُ مِنْ بَعْدِک؛ به وسیلۀ چه کسی تسلّی یابم، دختر پیامبر-صلی الله علیه و آله- در عزاها به شما تسلی می یافتم؛ ولی پس از شما به چه کسی غم دل بگویم؟»[2]
*************************
منبع : مبلغان؛ فروردین 1394 - شماره 188 , عبدالله علوی.
1- بحار الانوار، ج43، ص 218.
2- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 10، ص 288؛ بحار الانوار، ج 43، ص 187.