محبت بیش از اندازه
جمعه, ۲۶ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۰۳ ق.ظ
گفت: بیش ازحد محبت میکنی.
گفتم: چرا؟
گفت: پیش بچه که از او تعریف نمیکنند، پر رو میشود.
گفتم: این نسخهها قدیمی شده است.
خواستم برایش چیزهایی که می دانم بگویم؛ اما یادم آمد هیچ وقت نفهمید، چه قدرحسرت یک بار تأیید شدن یا آفرینگفتن، بر دل کودکانش گذاشته است. همیشه میترسید آنها پر رو شوند.
برعکس هر وقت در مهمانی تعریف می کرد، از بدی های داشته و نداشته بچه اش می گفت. بچه خود را جمع می کرد. بغض می کرد و صبر می کرد تا توضیح مادرش تمام شود.
خبر نداشت این کارش در آینده، باعث می شود بچه اش هیچ وقت اعتماد به نفس نداشته باشد وخودش را دوست داشتنی نبیند.
چیزی که سالها طول می کشد تا بتوانند بیاید پارکینگ ازخودشان دور کنند و در میان اجتماع، سری بالا نگهدارند.
۹۹/۱۰/۲۶