تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

۱۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «به قلم آلاله» ثبت شده است

 

🍃جنگ بود و درد و آوارگی. حسین با چشمانی خسته و دستانی خاکی و  لباسهای پاره شده‌اش کوچه پس کوچه‌های شهر را طی می‌کرد و به دنبال خانواده‌اش می گشت؛ هیچ جایی سالم نمانده بود.

🌾 آهی از ته قلبش کشید چشمانش تر شد.  همین طور که می‌رفت؛ به یک کتابخانه رسید که البته اتاق کوچکی در گوشه ی نزدیک پارک بود. کمی نزدیک شد، با خود گفت: «چقدر کتاب! حیف کتاب‌ها که پاره شدند، حیف که بچه‌ای نیست تا اونها را بخونه.»

✨اشک از چشمانش سرازیر شد. به داخل رفت، بر روی چهارپایه گوشه‌ی اتاق نشست، با گوشه‌ی آستینش اشک هایش را پاک کرد. دستان استخوانی و ضعیفش را به سمت کتابی برد که تقریباً آخرهای جانش و  پاره شده بود. همین طور که برگه های آن کتاب را ورق می زد؛ به فصلی رسید که در آن در مورد ویژگی‌های دولت امام زمان (عج) و زندگی در دولت امام زمان(عج) گفته بود.

☘️اشک هایش سرازیر شد و هق هق گریه‌هایش شانه‌هایش را به لرزه انداخت. همین طور که گریه می‌کرد نگاهی به آسمان کرد و آرزو کرد: «ای کاش! امام زمان(عج) زودتر ظهور می‌کرد و مدینه فاضله امام زمان (عج) را می دیدیم.»

صبح طلوع
۰۱ مهر ۰۱ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

✨بسیجیان مخلص، سلاح به دست و قرآن به جیب، آماده‌ی پیکار با لشکریان جهل و گمراهی هستند.

📖قرآن...
قرآنی که نقشه‌ی راه این خدمتگزاران انقلاب است.

⛰با قدم‌های آهنین، چون کوه مقاومند و این مقاومت حاصل سربند یازهراست که بر پیشانی دارند.

🌹با کوله باری از تجربه، تجربه‌ی هشت‌ سال دفاع مقدس در برابر دشمنان تا دندان مسلح، از مرزهای آبی، خاکی و معنوی دفاع خواهند کرد.
 
💢دفاع در مقابل شمر ادامه دارد. شمر کودک‌کش صهیونیست.
اگر دیروز حضرت اباالفضل (علیه‌السلام)و حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) از این میدان و عرصه دفاع نمودند و گوش به فرمان ولی و مولای خود بودند، امروز نیز بسیجیان گوش به فرمان رهبر خود هستند.
اگر دیروز، افرادی چون شهید همت و شهید باکری در این عرصه قدم گذاشتند، امروز نیز نسل جدیدی از بسیجیان وارد این عرصه شده‌اند.
آنان همانند شهیدان عزیز دفاع مقدس هستند؛ هیچ تغییری ایجاد نشده.

🌱بسیجیان انقلابی خدمتگزار، آماده‌ و لبیک گویان به ندای رهبر، قدم در این راه نهاده‌اند. آنان بر بالهای ملائک به پرواز درآمده‌اند و به سرزمین آلاله‌های بی قرار سفر نموده‌اند .
همان‌گونه که در دفاع مقدس حماسه‌ها خلق شد، آن‌ها نیز در عرصه‌های دینی، علمی و نظامی حماسه ‌آفریده‌اند.

صبح طلوع
۳۱ شهریور ۰۱ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🍃چند روزی بود که از ماه محرم می‌گذشت؛ نسترن در حال و هوای محرم بی‌قرار بود. سیاه پوش کردن اطراف خانه از یک طرف و جلسات روضه های هر روزش از طرف دیگر او را مجبور به تلاش شبانه روزی می کرد؛ نسترن همه را به عشق امام حسین(ع) تنهایی انجام می‌داد و درخواست کمک از مهرداد و علی نمی‌کرد.

☘️روزها و شب‌ها‌ی ماه محرم می‌گذشت، خستگی امانش را می‌برید؛ اما به یاد حضرت زینب(س) و کودکان دشت کربلا که از این سو به آن سو تنها به اسارت برده می‌شدند؛ از خودش خجالت می‌کشید و دوباره شروع به کار می‌کرد.

⚡️آن روز عصر هم در خانه‌ی نسترن مراسم روضه بود، از صبح حیاط و اتاق‌ها را مرتب کرد، حلوا را که آماده کرد، در ظرف های جداگانه ریخت، بساط چایی هم که از قبل آماده شده بود. یکدفعه گوشی‌اش زنگ خورد. مهرداد گریه می‌کرد و می‌گفت: «مادر! خودتو برسون. »

🎋نسترن مات و مبهوت گفت: «آروم باش عزیزم! چی شده؟ کجا بیام؟» بلافاصله مهرداد آدرس بیمارستانی را داد که چند خیابان آن طرف‌تر خانه‌شان بود.

💫 نگاهی به اطرافش کرد، تقریباً همه‌ی مهمانان و مداح آمده بودند. با عجله به سمت بیمارستان رفت. هراسان به سمت ایستگاه پرستاری رفت، در مورد پسرش علی سؤال کرد. پرستار او را به سمت اتاق علی راهنمایی کرد. هنگامی که به اتاق رسید، علی را دید که بر روی تخت بستری است. و دکتر در حال گچ‌گرفتن پایِ علی‌ست که در تصادف شکسته بود.

✨ آقایی کلاه‌ایمنی به دست به طرف نسترن رفت و با التماس گفت: «باور کنید خودش با سرعت توی فرعی پیچید.»

🍁نسترن سرش را پایین انداخت و گفت: «به خاطر امام‌ حسین‌ علیه‌السلام ازتون می‌گذرم و شکایتی ندارم، می‌تونی بری.»

🍃نسترن با ناراحتی از یک طرف که بچه ها گوش به حرفش نبودند و خوشحالی از یک طرف که امام حسین(ع) مانع از اتفاق بدتری شده بود، خدا را شکر کرد و بعد تسویه به طرف خانه رفتند.

🌸مراسم شروع شده بود، همه در حال گریه و عزداری بودند نسترن علی را به اتاق زیر زمین برد، مهرداد هم به کنارش رفت.  نسترن به داخل سالن رفت، بعد از عذرخواهی از مهمانان سریع به سمت آشپزخانه رفت، مقدار میوه و آب و قرص آرامبخش برای علی به زیر زمین برد، آن ها را به مهرداد تحویل داد و دوباره به بالا برگشت.

🌾نسترن دوباره با عذر خواهی به سمت آشپزخانه رفت. سرش گیج رفت، به دیوار تکیه داد. کمی آرام شد، سینی های حلوا را برداشت و  یکی یکی می برد و بین مردم پخش می کرد، به سینی آخر که رسید و به داخل آشپزخانه رفت تا بیاورد، ناگهان وسط آشپزخانه افتاد و بیهوش شد. صدای افتادن سینی مهمانان را متوجه کرد، مریم که کمی نزدیک تر به آشپزخانه بود سریع  به آشپزخانه رفت، هنگامی که نسترن را با آن وضع کف آشپزخانه دید، به سرش کوبید و گفت: «یا خدا! نسترن چی شد؟ نسترن بلند شو. خانما یکی بیاد کمک نسترن وسط آشپزخونه بی‌هوش افتاده.»

☘️دو سه نفر از خانم ها سریع به آشپزخانه رفتند، کمی آب قند به او دادند آرام تر شد خواست بلند شود، اما دوباره افتاد. به اورژانس زنگ زدند. مریم هم سریع به زیر زمین رفت و به بچه ها گفت: «مادرتون حالش خوب نیست، می خوام ببرمش بیمارستان.»

💫مهرداد گفت: «منم میام.»

🍃مریم به گل بهار همسایه نسترن خانم گفت: «پس تو حواست به خانه و علی باشد تا ما برگردیم. » نزدیکی های غروب شد که مهرداد و مادرش از بیمارستان آمدند. علی با دیدن رنگ و روی پریده مادرش، شروع به گریه کرد، دست او را بوسید و معذرت‌خواهی کرد.

صبح طلوع
۲۴ شهریور ۰۱ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


💯احترام به پدر و مادر جایگاه و اهمیت بالایی دارد؛ چرا که سبب پیشرفت و ترقی و پیمودن پله‌های کمال می‌شود و نشانه‌ی شناخت شایسته‌ی بنده خداست؛

⭕️چون که اگر فرد حق پدر و مادرش را رعایت کند، حق پروردگار را نیز رعایت خواهد کرد.

❌این که برخی ممکن است فکر کنند که عبادت مستحب و واجبات مختلف را انجام بدهند، اما با بی حرمتی به والدین یا پرخاش به آن ها یا به امور آن‌ها نرسیدن و آن ها را به خانه سالمندان سپردن می‌توانند به مقام و جایگاهی برسند، سخت در اشتباهند.

⭕️در صورتی که رضایت والدین و دعای خیر آنان سبب عاقبت به خیری و رفع مشکلات دنیوی و اخروی می شود؛ اما عاق والدین سبب اثرات بدی در دنیا و آخرت می شود.

🔹قال الصادق(علیه‌السلام): «بر الوالدین من حسن معرفة العبد بالله اذ لا عبادة اسرع بلوغا بصاحبها الی رضی الله من حرمة الوالدین المسلمین لوجه الله تعالی.»

🔸امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: «نیکی به پدر و مادر نشانه شناخت شایسته بنده خداست؛ زیرا هیچ عبادتی زودتر از رعایت حرمت پدر و مادر مسلمان به خاطر خدا انسان را به رضایت خدا نمی رساند.»

📚  بحار الانوار، ج 74، ص 77.

صبح طلوع
۱۷ شهریور ۰۱ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🔸بند بند زیارت عاشورا را قرائت می‌نمایم؛ روح و جسمم را در فضای ملکوتی کربلا مجسم می کنم و از پروردگار مسئلت دارم که من را در دو عالم، در مقام صدق با شما ثابت بدارد و در مسیر و راه شما و لبیک گوی ندای شما باشم؛ چرا که پستی و بلندی روزگار و دام‌ها و عاملان فریب جنی و انسی بسیار است و هرلحظه انسان را به سویی می کشاند.

🏴وضو می‌گیریم. رو به قبله روی دو زانو می نشینیم. دست ادب بر سینه می‌گذاریم و سلام می‌دهیم:

✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین

صبح طلوع
۱۱ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🌱فرازهای زیارت عاشورا را با همدیگر قرائت می کنیم و دشمان اهل بیت(ع) را تا روز قیامت مورد لعن قرار می دهیم؛ همان‌هایی که اولین کسانی بودند که پایه ظلم و ستم را برپا کردند و چه ظلم‌ها و شرارت‌ها که بر شما روا نداشتند.

💢در طول زمان ظلم‌ها و جنایت‌هایی که به پا می شود و گناه کودکانی که سر به بالین اضطراب می‌نهند و گرسنه و تشنه خدایشان را ملاقات می کنند، ریشه در ظلم های آنها دارد.

🏴وضو می‌گیریم. رو به قبله روی دو زانو می نشینیم. دست ادب بر سینه می‌گذاریم و سلام می‌دهیم:

✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین

 

 

صبح طلوع
۱۰ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


 

🍀وضوی عشق می گیریم؛ رو به قبله می نشینیم و عرض ادبی به ساحت مقدس ابا عبدالله(ع) میکنیم.
از آن حضرت می خواهیم که زندگانی‌ِ ما را چون زندگانی حضرت محمد(ص) و آل او قرار دهد و مرگمان را چون مرگ محمد(ص) و آل او قرار دهد و از وابستگی به شرق و غرب و زیر بند ذلت و خواری قدرت های بیگانه رفتن، حفظ نماید.

🤲الها! مرگمان را مرگ در راه خدا و ارزش ها و اعتقادات‌حسینی قرار بده

صبح طلوع
۰۹ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

💢امام حسین(ع) را خدا نمی‌توانست یاری کند؟! پس معنای [هل من ناصر ینصرنی] چیست؟؟

🔅امام حسین می‌خواست که یزیدیان به یاری نفس خود بشتابند و از قافله حسینی جا نمانند. او تشنه‌ی لبیک گفتن یزیدیان بود تا آب هدایت را بر قلب کویری خشک از حقیقت آنان جاری سازد.

💧آب...
 آبی که برخلاف تصور همیشگی‌ما از کربلا، هیچوقت به یزیدیان نرسید!
 

صبح طلوع
۰۸ شهریور ۰۱ ، ۲۲:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

🌱وضوی عشق می گیریم و عرض سلامی به آقاجانمان ابا عبدالله(ع) می کنیم.
«السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین »

✨زانوی ادب می زنیم و با اعماق وجودمان زیارت عاشورا را زمزمه می کنیم و اشک‌ریزان از او می خواهیم  که سلام و زیارتمان را با روح و جسممان هماهنگ نماید و در مسیر صالحان و دوستدارانش باشیم.

صبح طلوع
۰۸ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

پاسخ

۴- افشا کردن چهره امویان:

⚡️یکی از علتهای قیام امام حسین (علیه السلام) رسوایی بنی امیه در دیدگان مسلمانان بود.

آن قیام پرده هارا کنار زد و همه چیز را آشکار ساخت. * به خوبی توانست چهره واقعی و زشت آنان را برای امت نشان دهد. میزان بی رحمی، پستی و پایبند نبودن آنان به اصول انسانیت را آشکار سازد، حضرت سیدالشهدا( علیه السلام) برای خودشان لازم می‌دیدند که با ظلم مقابله نماید تا این اوضاع و احوال را به هم بزند و با جان گذشتگی‌هایی که خود و یاران فداکارش انجام دادند آنها را رسوا سازند .

💢 شهادت امام حسین (علیه السلام) و اسارت اهل بیت (علیهم السلام) اسلام را از بنی‌امیه و بنی‌امیه را از اسلام جدا ساخت و اعمال ، رفتار و کردار آنها را در خارج و داخل کشور از اعتبار واژگون کرد.
 
💡قیام امام حسین(علیه السلام) به مردم درس آزادگی خواهی و دینداری را تعلیم داد و تاریخ سیاه بنی امیه را تاروز قیامت در جایگاه انکار مردم قرارداد و سرآغاز زندگی جاوید اسلام و حیات ابدی قرآن و محور رسوا کردن بنی امیه در طول تاریخ بود.

📚* علی ، ربانی گلپایگانی ،کنگره بین المللی امام رحمةالله علیه ، جلد۳، چاپ اول ، قم ، آثار امام (ره) ، بی تا ، ص۳۲۸.

صبح طلوع
۰۲ شهریور ۰۱ ، ۲۲:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر