تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

۳۶۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ارتباط با والدین» ثبت شده است

:white_check_mark: برای اینکه فرزندان خوبی باشیم گاهی لازم است خودمان را در مقام پدر و مادرمان با همه‌ی مشکلاتشان، تصور کنیم.

:radio_button:آن‌ها از پس مشکلات زیادی برآمده‌اند و شاید این برخورد ناراحت کننده با ما تأثیر یکی از مشکلات بر آن‌ها باشد.

:radio_button:آن‌ها را راحت قضاوت نکنیم و درکشان کنیم.

:white_check_mark: یادمان باشد آنها عامل زندگی بخش برای ما بوده‌اند.

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۲۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

:cherry_blossom:راهی بود؛ راهی کربلا ، اصلاً باورش نمی‌شد هزینه راهش رسید. با خودش می‌گفت:« من که هزینه راهمو نمی تونم، جور کنم؛ ولی بزار زبونی بگم میرم. خدا رو چه دیدی؟ شاید آقا طلبید و ما هم راهی شدیم.»

:leaves:آنقدر گفت و گفت که هزینه راه با وام حوزه جور شد. خوشحال بود که بالاخره اربعین می‌تواند پیاده زائر کربلا باشد.

:hibiscus:چمدان را بست و رفت برای خداحافظی از اقوام. مریم سختی زیادی کشیده بود. سختی تمام زندگی روی دوشش بود. حالا به استراحت روحی نیاز داشت.

:leaves:همین که پدر شوهرش از سرکار آمد با شوخی دستش را بوسید و گفت: «ما که رفتیم. شما هم ما رو حلال کنید.»

:cherry_blossom:هنوز لبخند بر لب داشت که پدر شوهرش او را سرزنش وار نگاه انداخت و گفت: «کجا به سلامتی؟ می رم، می رم، همیشه خدا تو سفری ، فکر هزینه‌های زندگی‌تون نیستی؟! همش آماده رفتنی.»

:leaves:بغض گلوی مریم را گرفت؛ ولی چیزی نگفت. به پدر شوهر نگاه کرد، در دلش گفت: «خدایا جای پدر خودمه نباید جوابش رو بدم.» هیچ نگفت و رفت؛ ولی دلش شکست.

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۲۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🔸 محبوب‌ترین کار نزد خدا چیست؟

 

✨ عَنْ اِبْنِ مَسْعُودٍ قالَ: سَئلْتُ رَسُولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله: اَىُّ الاَْعْمالِ اَحَبُّ اِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ؟ قالَ: اَلصَّلاةُ لِوَقْتِها، قُلْتُ ثُمَّ اَىُّ شَیْى ءٍ؟ 

 

🌺قالَ: بِرُّالْوالِدَیْنِ، قُلْتُ: ثُمَّ اَىُّ شَیْى ءٍ؟ قالَ: اَلْجِهادُ فِى سَبیلِ اللّهِ. 

 

🌱ابن مسعود مى گوید: از پیامبر گرامى صلی الله علیه و آله سؤال کردم محبوبترین کار پیش خدا کدام است؟ فرمود: نماز در وقت، گفتم: بعد از آن چه چیز؟ فرمود: نیکى به پدر و مادر، گفتم: بعد از آن چه چیز، فرمود: جهاد در راه خدا.

 

📚 بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۰

 

tanha_rahe_narafte@

 

حسنا
۲۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

:interrobang:️خانم‌ها حواستان هست، مادرشوهر هم مادری است مثل بقیه مادرها؟

:white_check_mark: خانوم عزیز! یادت باشد، مادر شوهرت را در مقابل خود ندانی.

:radio_button:او هم مثل تو مادری است.

:radio_button:حرفها و کارهایش را اگر از روی بدجنسی ندانی، دلخوری ایجاد نمی‌شود.

:radio_button:همواره با او به مخالفت نپرداز، گاهی هم باقلبش راه بیا.

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۲۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

:cherry_blossom: آرمان و مادرش در مهمانی روی مبل نشسته بودند. صاحبخانه از دوستان مادر بود. فرزندانی مؤدب و آرام داشت. آرمان خیره تلویزیون دستش را مقابل مادر دراز کرد و گفت:«گوشیتو بده، می‌خوام بازی کنم.»

:leaves:پای مادر را زیر پایش لگد کرد. مادر آخی کوتاه گفت، اما آرمان بی‌توجه خندید و با صدای بلند و طلبکارانه‌ای گفت:«مامان گوشی رو بده، می‌خوام عکس بگیرم.».

:herb:مادر نیشگون کوچکی از آرمان گرفت تا بداند چه می‌کند. اما او بی‌توجه داد زد :«گفتم گوشی رو بده.»

:hibiscus:مقاومت مادر بی‌فایده بود. در گوش آرمان گفت:«زشته. ببین بچه‌های این‌ها کار به  گوشی ندارن.»

:leaves:اما آرمان بی هوا داد زد:« به من چه.» و گوشی را از دستان مادر قاپید.

:cherry_blossom:دل مادر شکست و به بانوی صاحبخانه فکر کرد که گوشی‌اش روی اپن آشپزخانه بود و بچه‌هایش مشغول بازی با یکدیگر.

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۱۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

✨خشم پدر و مادر، خشم خداست.

🌺 قالَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: َمَنْ اَسْخَطَ والِدَیْهِ فَقَدْ اَسْخَطَ اللّهَ. 

🌸پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: کـسى که پدر و مـادر خود را به خشم آورد، خدا را به خشم آورده است.

 📚کنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۷۰

tanha_rahe_narafte@

 

حسنا
۱۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

:crescent_moon: در این ایام ماه مبارک رمضان فرزندان بیش از همیشه باید دست به دعا بلند نمایند و برای پدر و مادرشان بهترین خیرات را از درگاه خداوند خواستار شوند.

:hibiscus: گاهی پیش می آید پدر و مادر خواسته یا ناخواسته در حق فرزندان ظلمی روا می دارند. شایسته است از رفتار و گفتار آنان بگذریم. دستان مان را به آسمان بلند نموده، با جملات و الفاظ امام سجاد علیه السلام در دعای 24 صحیفه سجادیه همراه گردیم. سپس از خداوند بخواهیم آنان را بیامرزد و به آنان رحم نماید، همانگونه که آنان به ما در کودکی رحم نمودند.

:leaves: یادمان باشد، رعایت حق پدر و مادر بر ما واجب تر است. زیرا آنان در کودکی به ما احسان کرده اند و منت بزرگی بر گردنمان دارند.

 

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۱۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

:cherry_blossom:دلش از همسرش گرفته بود. خودش هم نمی‌دانست شاید هم دلتنگ مادرش شده بود و همین دلش را نازک کرده بود، اما نمی‌‌توانست کاری کند.

:leaves:تلفن را برداشت و شماره گرفت. صدای بوق که  متصل شد تا خواست سخن بگوید، صدایش لرزید. دلش می‌خواست زار زار گریه می‌کرد و از شوهرش گلایه. اما می‌دانست دل مادر، تاب گلایه‌های او را ندارد. هر چیز بگوید هنوز کلامش در فضای دهانش مانده، مادر غصه می‌خورد.

:hibiscus:پس حرف‌هایش را قاتی بغضش فرو داد. مادر که سلام کرد، صدای شاد محدثه‌ را شنید.

:leaves:در جواب مادر، الحمدلله عالی هستم گفت و غم‌هایش را در کیسه‌ای به ناکجاآباد حافظه‌اش سپرد. انگار صدای مادر، نسیم روح بخشی بود که حالش را تغییر می‌داد.

:cherry_blossom:غم و اندوهش تمام شد. ماه‌ها بود که بخاطر فراگیر شدن بیماری، نمی‌توانست به دیدن مادرش برود و این اندوه، کنار گرفتاری‌های زندگی‌اش، دلتنگ و بی‌قرارش کرده بود.

:leaves:اما حالا که با مادرش حرف می‌زد، تلاش می‌کرد بگوید و بخندد و غصه‌هایش را فراموش کند و با مادرش طوری حرف بزند که غصه‌ای به غم‌هایش اضافه نشود، اما موقع خداحافظی اشک‌هایش بی‌صدا بارید. درحالی‌که تلاش می‌کرد بغضش‌ حس نشود، فقط گفت:«دلتنگ دیدارتان هستم.»

:hibiscus:با گفتن التماس دعا، تلفن را قطع کرد. مادر هم از شنیدن صدای دخترش که ظاهراً اوضاع بر وفق مرادش بود، شاد شد.

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۱۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

✨با پدر چگونه باید رفتار کرد؟

🌹مردی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سؤال کرد، حق پدر بر فرزندش چیست؟ حضرت فرمودند: «پدرش را با اسم صدا نزند و جلو او راه نرود و قبل از او ننشیند و باعث دشنام او نشود.»(۱)

🍀مولای متقیان علی علیه السلام می‌فرمایند: «به احترام پدر و معلمت از جای برخیز، اگر چه پادشاه باشی.»(۲)

🌱نقل شده از یکی از مسئولین که «یکبار محضر حضرت امام خمینی رحمة الله علیه در جماران رسیدیم، یکی از مسئولین مملکتی برای انجام کارهای جاری به خدمت امام رسید، پدر سالخورده‌اش نیز همراهش بود، وقتی که می‌خواست حضور امام رحمة الله علیه برسد، خودش جلوتر از پدر حرکت کرد، پس از تشرف به خدمت امام، پدرش را معرفی کرد، امام نگاهی به آن مسئول نمود و فرمود: «این آقا پدر شما هستند؟» عرض کرد: آری.
امام فرمود: «پس چرا جلو وی راه افتاده‌ای و وارد شدی؟»

🌿به این ترتیب، مقام ارجمند پدری را گوشزد کرده و درس بزرگ احترام به پدر را به ما آموخت».(۳)


📚۱.وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۲۰، ح۱،
📚۲.مستدرک الوسایل، ج۱۵، ص۲۰۳، ح۲۰،
📚۳.داستان دوستان، ج اول، داستان ۱۰۷، ص۱۶۱

tanha_rahe_narafte@

حسنا
۱۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

✅همیشه از احوال پدر و مادرت باخبر باش، همانطور که آنان در رسیدگی به احوالت هیچ وقت کوتاهی نکردند.

🔘اگر راهت دور یا سرت شلوغ است، حداقل با تماس تلفنی دل آنان را شاد کن.

🔘هیچ بهانه ای برای فراموشی آنان وجود ندارد.

🔘 آنان تمام امیدشان بعد از خداوند به فرزندانشان است.

✅یادمان باشد، آنان تمام عمر و جوانیشان را به پای ما گذاشته‌اند، درست نیست که ما حداقل مقداری از عمرمان را برای آنان نگذاریم.

 

🆔 @tanha_rahe_narafte

بهاردلها
۱۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر