تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

پیاده‌روی بهانه است

سه شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۹:۰۰ ب.ظ

 

🎒زهرا کوله پشتی‌ها را آماده کرد و کنار در گذاشت. منتظر علی بود تا راهی شوند. با صدای زنگ تلفن به پذیرایی برگشت. قبل از برداشتن گوشی بلند گفت: «علی جان زودتر آماده شو. دیر میشه. باید دنبال خواهرتم بریم.»

🍃علی از حیاط به سمت اتاق سرک کشید: «جوش نخور خانومم. دیر نمیشه. تا شما تلفنو جواب بدی منم اومدم.»
با شنیدن صدای لرزان پدر، زهرا نگران شد. پدر، خبر تصادف مادر را به زهرا داد و گفت: «خواهر و برادرت زودتر از شما رفتن پیاده روی اربعین، منم تنهایی از پس پرستاری مادرت بر نمیام. میشه شما بمونید پیش ما؟!»

🌾زهرا به برنامه‌هایی که ریخته بود، به خواهر شوهرش، به علی و تصادف ناگهانی مادر فکر کرد. لکنت زبان گرفت. بعد از چند دقیقه سکوت گفت: «علی آقا رو در جریان بذارم خبرت می‌کنم بابا.»

🌾غم‌های عالم روی دل زهرا نشست. بی‌قرار وصال بود و هجران به او مشتاق‌تر. وقتی علی به اتاق آمد از دیدن چهره درهم زهرا جا خورد. کنار او روی مبل فرو رفت. دست روی شانه زهرا گذاشت و پرسید: «کی بود؟چی گفت که اینطور بهم ریختی؟»
زهرا جریان تصادف مادر و درخواست پدر را برای علی تعریف کرد. از او خواست همراه خواهرش برای پیاده‌روی برود.

✨ علی اشک‌های روی گونه زهرا را با انگشتان ضمختش پاک کرد. محل عبور اشک‌ها را بوسید و گفت: «مگه میشه خانوممو تو سختیا تنها بذارم و به وصال آقا فقط فکر کنم؟! ما از امام حسین اینو یاد نگرفتیم. پیاده‌روی بهانه اس عزیز دلم.»

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی