تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

مینا ومهتاب

شنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۰، ۰۹:۰۰ ب.ظ

 

🌸گوشی راروی تخت پرت کرد.دستش را روی شقیقه هایش می‌کشید. کلافه شده بود از این همه  دو دلی.

🌺مینا دختر خوب وزیبایی بود اما مهتاب، دختر پاک ومعصومی بود که قطعا برای همسری بهتر بود از طرفی نمی‌دانست چگونه حقیقت را به مینا بگوید، از تماس وگفتگو  با او لذت می‌برد اما برای ازدواج، نه. فکرش را هم نمی‌توانست بکند با زنی با این وضع، ازدواج کند.

🍃برای ازدواج،باید نسلی پاک، می‌ساخت.نسلی که مادرشان پر از عفت وپاکدامنی باشد.آن شب تا صبح فکر کرد.

🌸صبح اول وقت،ازخانه که بیرون زد، بعد از کلاس اول دانشگاه، شماره‌ی خانه‌ی مادر مهتاب را گرفت و از مادرش خواست قرار خواستگاری بگذارد.پیامکی هم به مینا داد:«مینای عزیزم. من از این دو دلی ها خسته ام. می‌خواهم ازدواج کنم با کسی که شبیه آرزوهایم باشد، حلالم کن.»

 

 

@tanha_rahe_narafte

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی