تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

۳۳۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «به قلم ترنم» ثبت شده است

 

 

🌱انسیه دست فرزندش را گرفت و محکم به خودش چسباند.  هدی برای بار چندم به خاطر شب ادراری که ریشه  ژنی داشت، خودش را خیس کرده بود. مطمئن بود حالاست که مادر محکم کتکش بزند و چه بسا که تنبیه شود و از شام و ناهار هم خبری نباشد.

🍂مادر ترس را در نگاه او دید. ازخودش شرمنده شد. هدی به وضوح می‌لرزید.

🌾انسیه یاد دفعه‌های قبل افتاد که به خاطر وجود مشکلاتی اعصابش خرد بود و تلافیش را سر او در آورده بود.

 🌸استغفرللهی گفت. بعد هدی را محکم به سینه چسباند و گفت:«قربونت برم خوشگلم. طوری نیست باهم حلش می کنیم.» و باهم راهی شدند تا لباسهای هدی را عوض کند.

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۲۱ آذر ۰۰ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

sade

🔘 گاهی به نظر می‌آید مردها احساس خاصی نسبت به بدرقه و استقبال همسران خود ندارند، در حالی که در ادبیات دینی، این کار از وظایف زن و موجب خوشنودی خداوند و نزدیکی دل‌های زن و شوهر نسبت به یکدیگر می‌شود.

✅ مراقب باشیم به خاطر مسائلی مثل کار با گوشی یا حتی کارِ خانه از این مهم غافل نشویم.

✅پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم فرمودند:
حق مرد بر زن این است که غذا را آماده کند وچراغ خانه را روشن کند و هنگام ورود مرد به خانه به استقبال او بیاید و خوشامد گوید.

📚مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۴

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۲۰ آذر ۰۰ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🍃سرش را کمی جلوتر  از خودش، وارد سالن کرد. از بالا تا پایین مجلس خانومها، گوش تا گوش نشسته بودند. در مجلسی به آن بزرگی، بیشتر از دو سه کودک، به چشم نمی خوردند.

☘️ بیشتر خانومها مسن بودند. در و دیوار اتاق پر از خنزل پنزلهای تزیینی از بادکنک، شرشره، کاغذهای کشی بود و روی زمین ظرفهای بزرگ میوه چیده شده بود.

  🌸قلبش تاپ تاپ می‌کرد بار اول بود وارد جمع به این بزرگی می‌شد.  ازکیف کوچک بغلش، آینه‌ی کوچک دسته دار را در آورد، برای اخرین بار، خودش را چک کرد. آرایش ملیح و لایت صورتش را پوشانده بود. از آرایش غلیظ خوشش نمی آمد.

 🎋دوباره پیش از آنکه وارد شود، از درگاهی کوچک به جمع نگاه کرد. کسی او را ندیده بود و این کار را سخت تر می‌کرد. باید وارد می‌شد و به عنوان عروس تازه‌ی فامیل با تمام جمع زنانه سلام واحوالپرسی می‌کرد. بازهم خوشحال بود که به خاطر کرونا مجبور نیست باهمه روبوسی کند.

 🌾سرویس های گران قیمت، لباسهای پرزرق و برق، شمایلهای اتو کشیده وعمل شده، همه، اضطراب او را بیشتر می کرد.

🌺موهای مش‌دار و پریشانش را مرتب کرد. دستی روی قلبش گذاشت، نفس عمیقی کشید و با بسم الله، وارد شد.

🍀کسی از ته سالن فریاد زد: «به عروس خانوم. »  صاحب صدا را نشناخت.  فقط درحالی که حس می‌کرد سرتا پایش زیر ذره بین فامیل هست، لبخند زد و بلند سلام گفت.

 ✨همه‌ی نگاه ها به سمتش چرخید. بالاخره یک چهره‌ی اشنا دید. مادر و خواهر حمید بودند که برایش جا باز می‌کردند و او را به بقیه معرفی می‌کردند. با دیدن آنها لبخند زد. اولین بار بود از دیدن آنها این همه خوشحال می‌شد

🍃_سلام عروس گلم

🌱_سلام مادر خوبید؟!

💠 مادر حامد، رویش را به چند زن کناری کرد و گفت:«ایشون عروس خانوممون هستن، حنانه جون»

🔘بعد سرتا پایش را نگاهی انداخت و درحالی که معلوم بود از لباسهای او راضی است، دیگران را به حنانه معرفی کرد. حنانه لبخند رضایت را که دید، آرام شد. روی صندلی کنار مادرشوهر وخواهر شوهرش نشست. موهایش را روی شانه ی یک طرفه‌ی لباسش انداخت، پاهایش را روی هم انداخت و برای اولین بار تصمیم گرفت حس کند مادرشوهر می‌تواند کسی شبیه مادر خودش باشد. این فکر به او آرامش داد و باعث شد تا آخر شب، در جمع حس غربت نکند.

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۱۵ آذر ۰۰ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

aghaghy

 

دنبال شور و شادی هستی؟
می‌خواهی یک صبح جدید را تجربه کنی؟
کلید آن را در خودت جستجو کن. دست روی زانو بگذار. خدای اقاقی‌ها، خدای تو هم هست.
نترس. خدا با توست. تو فقط مرد میدان باش تا پیروزی دنبالت بگردد.

 

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۱۰ آذر ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

sele rahem

 

 ✅ رسیدگی به خویشان از جمله مفاهیم صله‌رحم حقیقی است. فرزندان متأهل خانواده هم از این قاعده استثنا نیستند.

🔘 فرزندانی که ازدواج کرده‌اند، وقتی مورد توجه و پشتیبانی بدون افراط و تفریط والدین قرار بگیرند، بسیار موفق‌تر و با اعتماد به نفس بیشتر زندگی خواهند کرد.

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۰۷ آذر ۰۰ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

tafahom

✅انسان‌ها همه با اراده شروع به کار می‌کنند؛ امّا دنیا در راه اهداف آن‌ها، مانع تراشی می‌کند.

🔘 تنها کسانی موفقند که با پشتکار و اراده‌ی قوی، برای رسیدن به اهدافشان تلاش کنند.

🔘در روابط بین همسری داشتن پشتکار، کمک بزرگی به بهبود روابط می‌کند. به شکلی که افراد گاهی بعد از سال‌ها می‌توانند نکات مورد علاقه‌ی همسر را در خود ایجاد کنند.

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۰۶ آذر ۰۰ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

asheghane

✨روز، نو می‌شود.
🌸خورشید دوباره می‌تابد و تو چه می‌دانی در افق، گل‌ها چه عاشقانه‌هایی با خورشید دارند؟!

✨روزت پر از عشق💖

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

 

صبح طلوع
۰۶ آذر ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🍃 در کوچه پس کوچه‌ها می‌چرخید که سید از راه رسید:«پنجشنبه این هفته مهمان ما خواهی بود.»

🌸قند در دلش آب شد. گاری و بند و بساط رویش را جمع کرد. در بازارچه  به راه افتاد تا حساب کتاب‌ها را صاف کند.

☘️در راه، پیرمردی سراغش آمد و برای پنجشنبه با او قرار گذاشت. هالو گفت: «فقط تا چهارشنبه می‌تونم در خدمت باشم.»


💠پنجشنبه ظهر که رسید، صدای قرآن در شهر پیچید. مردم در بازار راه می‌رفتند و خبر فوت هالو، باربر بازارچه را دهان به دهان می‌رساندند.

🌾کسی نمی‌دانست، کسی که در اصفهان به خاطر سادگی بیش از حد به هالو معروف شده، خبر فوتش را از امام زمانش شنیده بود.

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

 

صبح طلوع
۰۵ آذر ۰۰ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

moones

✅گاهی وقت‌ها تنهایی‌های اجباری یا غیراجباری در زندگی والدین ایجاد می‌شود.

🔘در این شرایط فرزندان برای رفع تنهایی‌های والدین وظیفه دارند به بهترین وجه به همراه فرزندان‌شان، محبت و رفت و آمد کنند و تنهایی آن‌ها را بی‌منت پر کنند.

🔘این بخشی از احسان به والدین محسوب می‌شود که در قرآن بر آن تاکید شده است.

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۰۴ آذر ۰۰ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

zolal

 

✨مثل آب، زلال و پاک باش؛
✨مثل رود، جاری و نامحدود.
✨به امروز، خوش آمدی.
✨پیش به سوی جاری شدن؛
✨پیش به سوی امروز

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۰۴ آذر ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر