🌼زهرا نگاهی به باغچه حیات خانه فاطمه انداخت و به سلیقه او در دل آفرین گفت. بارها دیده بود فاطمه به باغچه رسیدگی می کرد و میگفت: «خوبه خونه زیبا و دلپذیر باشه که نشاط و شادی افراد خونواده رو زیاد کنه.»
☘️زهرا نفس عمیقی کشید تا رایحه خوشبوی گلهای باغچه را در تمام مویرگهای خود احساس کند، با خود گفت: «پُر بیراه نمیگه، چه آرامش و نشاطی تموم وجودمو فراگرفته.»
به فاطمه به عنوان کدبانو، همه چیزدان و فهمیده نگاه میکرد.
🌺فاطمه با همان لبخند همیشگی به استقبالش آمد. دلش می خواست از هوای دلپذیر و بوی معطر گل و گیاه آن جا بیشترین استفاده را ببرد.
- سلام خانم خوش سلیقه امروز دلم میخواد کنار باغچهتون بشینم.
- اوه ببین کی به کی میگه خوش سلیقه، اونی که آواز تابلوهاش همه جا پیچیده!
☘️بوی خوش عطر فاطمه هم، مشامش را قلقلک میداد. چند وقتی بود همسر زهرا بهانهگیر شده بود؛ تا جایی که چند روز پیش به او گفت: چقدر بوی پیاز داغ میدی؟ آن روز ناراحت شد، قلبش به درد آمد و همین بهانه دعوای آن روزشان شد. حالا که فکر میکرد به همسرش حق می داد؛ با اینکه وقت زیادی را در آشپزخانه میگذراند؛ ولی لباسش را عوض نمیکرد و حوصله عطر زدن هم نداشت.
🌸با نگاه تحسینبرانگیزی به او گفت: همیشه در خانه عطر می زنی؟ فاطمه با همان نشاط و شادابی همیشگیاش گفت: «آره مگه نشنیدی سفارش شده زن خودش رو برای همسرش خوشبو کنه؟»(۱)
🔹(۱) قال الإمام علیّ علیه السلام :لِتَطَیَّبِ المَرأَةُ المُسلِمَةُ لِزَوجِها .
🔸امام على علیه السلام فرمود: زن مسلمان باید خود را براى شوهرش خوشبو سازد.
📚الخصال، ص۶۲۱، ح۱۰






