تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

۶۸۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «به قلم افراگل» ثبت شده است

rafigh

✅ در دوران نوجوانی، فرزند ما نیاز به همدم رازدار دارد.

🔘 والدین باید برای اعتماد و ارتباط دوستانه تلاش کنند.

🔘باید با فرزند خود رفیق باشند، به گونه‌ای که برای کمک خواستن، اول از همه به سراغ پدر و مادر بیاید.

✅ حواسمان باشد ما می‌توانیم با رفتارمان الگوی خوبی برای فرزند خود باشیم. آن وقت در انتخاب دوست خوب هم می‌توانیم یاری‌اش کنیم.

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۲۸ آذر ۰۰ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

gol par par

🔥 تاریخ، چنین روزی را دیده است که ای کاش کور شده و ندیده بود.

💥آری ۱۴۰۰ سال است، صدای ناله از گل یاسی بین در و دیوار مدینه می‌آید.

💦چشم‌ها ببارید، دل‌ها آتش بگیرید، صداها، بغض در گلو مانده تاریخ را فریاد بزنید.

🏴حبیبتی یازهرا حبیبتی یازهرا🏴

 

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۲۷ آذر ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 

🍁«چرا می‌خواهی منو ببری خونه سالمندان، من خونه خودم راحت‌ترم؟»

« آخه مادر تو تنهایی! هیچکدوممون وقت نداریم بهت سربزنیم.»

 

✅ شاید این گفت‌گو در بعضی خانواده‌ها سر زبان‌ها باشد و به همین راحتی قلب عزیزترین‌های زندگی‌شان آزرده خاطر می‌کنند.

 

🔘یادتان می‌آید اوایل سریال پدرسالار آن دورهمی‌شان چه خاطره زیبایی را شکل می‌داد، الان چنین دورهمی آرزو شده.

 

🔘قدیمها یک رسم قشنگ دیگری هم بود و الان در معدود خانواده‌ها دیده می‌شود.

وقتی یک خانواده، پدر یا مادر سالخورده‌ای داشتند بچه‌ها به نوبت به آن‌ها سرمی‌زدند و کمک می‌کردند. گاهی اوقات هم مادر خانواده‌ای به صورت چرخشی مهمان و در واقع برکت خانه فرزندان خود می‌شد.

 

✅ باور کنیم که همان صفا و صمیمیت‌ها نیاز زندگی امروزمان است تا نشاط و سلامت نصیبمان گردد.

 

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۲۲ آذر ۰۰ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 

🌸تو هم مثل من می‌شنوی؟ 

 

☘صدای خوش زندگی را

صدای شُرشُر آبشار بندگی را 

صدای خدا را که تو را می‌خواند. 

 

❤️تو هم می‌بینی؟

آغوشی به گستردگی تمام جهان برایت باز کرده است.

 

🌺منتظر چه هستی؟! 

فقط کافیست، پنجره قلبت را به رویش باز کنی.

 

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۲۲ آذر ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

labkhand

 

🌸روزت را با چهره‌ای گشاده و تبسمی بر لب آغاز کن.

🌺شبیه گل سرخ، لبخند بزن.

☘️آن وقت خواهی دید، مشکلات و رنج‌ها چه کوچک و بی‌مقدارند؛ در برابر روح بزرگ تو.

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۲۱ آذر ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🌸 بعد از مدّت‌ها در یک شرکت خصوصی تولیدی، به طور دائم مشغول به کار شدم و با سمیه زندگی مشترک را شروع کردیم . همه چیز خوب بود تا اینکه پدرم از دنیا رفت. مادرم در یک خانه بزرگ قدیمی، تنها ماند.

☘️تک پسر خانواده بودم و نگران مادر . یک روز خواهرهایم خانه‌ام آمدند و بی مقدمه گفتند: « حمید مادر را به نوبت بیاریم خونه‌مون و خونه کلنگی رو بریزیم پایین و هر کدوم سهمه‌مون رو برداریم.»
چشمانم گشاد شد و در حالی که بغض گلویم را می‌فشرد روی به حسنا و حلما کردم« آخه چطور دلتون میاد این حرف رو بزنید؟ مادر خونه خودش راحت‌تره»

🌺بعد از کلی حرف‌زدن بالاخره قانع شدند مادر همان جا بماند؛ هر کدام به نوبت به او سر بزنیم و کمک‌کارش باشیم. تا یک مدت به موقع به مادر سر می‌زدیم و برایش خرید می‌کردیم و کارهایش را انجام می‌دادیم.
ولی بعد از مدتی به سختی و دیر به دیر به او سرمی‌زدیم.

🍁 یک روز بارانی نوبت من بود که به مادر سر بزنم. جاده‌ها قفل شده بود و ترافیک باعث شد دو ساعت دیرتر به خانه مادر برسم. کلید را  چرخاندم و در را  باز کردم. مادر افتاده بود و ناله می‌کرد. لباس‌های خیس و طناب رخت زیر پایش افتاده بود. خودم را بالای سر او رساندم و به اورژانس زنگ زدم.

☘️ دکتر بعد از معاینه گفت: « مادرتون دیگه نمی‌تونه حرکت کنه و عمل برای این سن خطرناکه. »

🌼  تختخواب مونس شب و روز مادر شد. یک روز حسنا به مادر سر می‌زد و روز دیگر حلما. غذای چرب و یک جا نشینی وزن مادر را بالا برد.  حسنا و حلما دیگر نمی‌توانستند او را جابجا کنند. تصمیم گرفتند هر روز با هم به مادر سر  بزنند.
بعد از مدتی از تعویض ایزی‌لایف و حمام و... خسته و بی‌حوصله شدند و به بهانه‌های مختلف شانه خالی کردند. راهی نمانده بود و علی رغم میل باطنی‌ام  یک روز مادرم را با چشمان گریان به خانه سالمندان بردم.

 


 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۱۸ آذر ۰۰ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

mobareze ba fesad

 

 

🍁در زمان ناصرالدین شاه امتیازهای اقتصادی زیادی به غربی‌ها به خصوص دو کشور انگلیس و روسیه داده می‌شد. یکی از آن‌ها امتیازها «انحصار خرید و فروش توتون و تنباکو» بود.

⚠️ این امتیاز زیان مادی فراوانی برای کشور ایران داشت.

🌺 میرزای شیرازی مرجع بزرگ تقلید وقت که در سامرا زندگی می‌کرد، چندین بار به ناصرالدین شاه نامه نوشت و تلگراف زد و خواستار لغو هر چه سریع‌تر این امتیاز شد.

🔥امّا گوش شنوایی برای شاه نبود.

🌸اینجا بود که میرزای شیرازی فتوای تاریخی و ماندگار خود را اینچنین دادند: «الیوم استعمال توتون و تنباکو به ایِّ نحو کان در حکم محاربه با امام زمان عجل الله تعالی فرجه است.»

💥سرانجام شاه مجبور شد، امتیاز را لغو کند.

📚 نجاتی، محمد رضا، تحریم تنباکو، تهران، مؤسسة انتشارات فراهانی، ص۱۰۰


 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۱۵ آذر ۰۰ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

nasl mahdavi

 

✅ پدر و مادر باید فرزند خودشان را در مقابل شبهه‌ها و انحرافات فکری آماده کنند.

🔘 در حقیقت اگر فرزند را با معارف اسلام و احادیث مهدوی آشنا کنند و آموزش بدهند، این آمادگی در او شکل می‌گیرد.

🔘بنابراین توانایی رویارویی با انواع شبهه ها را دارد. چون جواب آن‌ها را می‌داند.

✅ والدین نقش مهمی در تربیت نسل مهدوی دارند.

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۱۲ آذر ۰۰ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

☘️ شیخ از خواب پرید و در بُهت فرو رفت. با خود فکر می‌کرد و می‌گفت: « آخر این چه خوابی بود که من دیدم ؟ من کی هستم که به دو امام تعلیم دهم؟!
استغفرالله ! امام حسن و حسین علیهماالسلام کجا ؟ من کجا ؟
خدایا می‌دانم خواب دیدن معصوم، خواب شیطانی نیست.
تعبیرش را نمی‌دانم خودت کمکم کن »

💥خواب دیده بود در مسجد کرخ از مساجد بغداد نشسته و حضرت زهرا(سلام الله علیها) دست امام حسن و حسین (علیهما السلام) را گرفته و کنار شیخ مفید آمد و فرمود: « یا شیخ! علّمهما الفقه؛ ای شیخ به این دو، فقه آموزش بده»

☀️وقتی صبح شد به همان مسجد رفت و همانجا که در خواب دیده بود، نشست.
بعد از مدتی، خانمی محجبه که سرش را پایین انداخته بود، دست دو پسر را در دست گرفته و وارد مسجد شد. به نزد شیخ رفت و همان سخن حضرت زهرا(سلام الله علیها) در خواب را تکرار کرد.

🌺 شیخ مفید لبخندی بر لبانش نقش بست. اکنون تعبیر خوابش را می‌دانست.
بدون معطلی پذیرفت و نگاهی از روی مهر و محبت به آن دو کرد. نور سیادت در چهره‌شان نمایان بود. دستش را به طرف‌شان دراز کرد:
« خب اول بگید ببینم اسمتون چیه؟»
« یا شیخ من سیدرضی‌ام»
« و من سیدمرتضام »
 
▫️برگرفته از کلام ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

صبح طلوع
۰۹ آذر ۰۰ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

eftekhar

 

💥تاریخ شیعه سرشار از افتخارات بزرگی است که به دست عالمان متعهد بوجود آمده.

🔆 نمونه برجسته آن ابو عبدالله محمد بن نعمان مشهور به شیخ مفید از بزرگان شیعه است.

🌸 تنها شخصیتی که در غیبت کبری، لیاقت دریافت 30 نامه از امام عصر ارواحنافداه را داشت.

☘️ درگیری های اجتماعی و علمی، او را از عبادت و معنویت بازنداشت.
خوش اخلاقی، صدقات بسیار، خشوع و خضوع فراوان، روزه ها و نمازهای بسیار، ساده پوشی او تأثیر فراوانی در دوست و دشمن گذاشت.

🍁به شکل اقشار فقیر جامعه درآمده و از دنیای فانی دوری می‌کرد. آرامش نفس و اطمینان خاطر عجیبش بر شاگردان و اقشار مختلف جامعه تأثیر  داشت.

🌺در اثر تربیت اخلاقی وی، فرزندش«ابوالقاسم علی» همانند پدر، عالمی برجسته در جامعه شیعی به حساب می‌آید.

📚شبیری،گذری بر حیات شیخ مفید،ص۲۶

✨روز بزرگداشت شیخ مفید گرامی باد.

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

 

صبح طلوع
۰۹ آذر ۰۰ ، ۱۲:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر