پارتی بازی در زندان
دوشنبه, ۲۲ شهریور ۱۴۰۰، ۱۲:۰۰ ب.ظ
🍃حاج خانم شنیده بود داخل زندان چاقوکشی شده است و چند نفر زخمی شدهاند. آرام و قرار نداشت.
🍃آمد ملاقات اجازه نمیدادند؛ تا اینکه یکی از سربازها شناخت مان و وقت ملاقات داد. اما عبدالله قبول نکرد.
🍃میگفت: اگر بناست که ملاقاتی باشد، باید برای همه باشد. مگر فقط من ننه دارم.
📚یادگارن، ج۵، ناشر روایت فتح، خاطره۳۳
۰۰/۰۶/۲۲
برای همین شهید شدن
و برای همین امثال ...... به هلاکت میرسن!