پادکست داستانک محبت مادرانه
دوشنبه, ۹ مرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۰۰ ب.ظ
✳️از این طرف خانه، به آن طرف خانه، راه میرفت. نفس نفس زدنش، به گوشم
میرسید. احتمالاً چهرهاش پر از نگرانی بود و نمی دانست چه کند هرچه بیشتر راه میرفت. اضطرابش بیشتر میشد و نفس هایش بیشتر به شماره می افتاد با سرعتی باور نکردنی به طرف در حرکت کرد...
۰۲/۰۵/۰۹