پادکست آلبوم عکسهای رادیولوژی
دوشنبه, ۲ مرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۰۰ ب.ظ
⚡️از وقتی موتور آرمان را دید، شد دارکوب اعصاب پدر. هر بحثی در خانه، انتهایش به موتور ختم میشد.
🍝بوی ماکارانی در خانه پیچیده بود. صدای مادر که درخواست خرید ماست میداد، به گوشش رسید.
همانموقع، صدای چرخاندن کلیدِ در آمد.
⚽️حمید بود. سهیل که یکلحظه هم فکر وصال موتور امانش نمیداد...
۰۲/۰۵/۰۲