پاداش شکیبایی
🌸مثل هر روز با بقال محل خوش بشی کرد و به طرف خانه رفت. بقال رو به مشتریاش کرد و گفت: «عجب مرد آقاییه حسین آقا. خدا اونو به خونوادهش ببخشه. »
☘️ حسین در خانه را باز کرد و با ابروان گره کرده وارد شد. آنقدر اخمو که با یک من عسل هم نمیشد او را خورد.
🌺فرزانه مثل همیشه با چهرهای باز و گشاده به استقبالش رفت. خداقوتی گفت و بستههای خرید را از دستانش گرفت و تشکر کرد؛ امّا دریغ از اظهار محبتی از طرف حسین. کُتش را بر روی چوبلباسی آویزان کرد. جوراب گلوله شده اش را کنار در پرتاب کرد. آبی به صورتش زد و کنار سفره نشست و شروع به خوردن کرد. لُقمههای نجویده را تند تند پایین داد. بعد هم بالشتی برداشت و گوشه دیوار دراز کشید.
☘️فرشته که کمک مادرش ظرفها را می شست، صدایش را پایین آورد تا خیالش راحت باشد بین سرصدای شستن ظرفها گم می شود:
«مامان این همه سال از اخمای بابا حالت بهم نخورد؟ »
🌺فرزانه حرفش را قطع کرد: «فرشته حواست هس در مورد کی حرف میزنی؟! باباته هااا . خسته کاره، منم باید صبر کنم و زندگی رو بسازم. به هر دلیلی که نباید بزنم زیر همه چیزو خسته بشم. امیدوارم ی روز اخلاقش خوب بشه. منم به خاطر خدا تحمل میکنم.»
🔹عنه صلى الله علیه و آله :مَن صَبَرَت عَلى سوءِ خُلُقِ زَوجِها ، أعطاها مِثلَ ثَوابِ آسِیَةَ بِنتِ مُزاحِمٍ.
🔸پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس بر بداخلاقىِ شوهرش شکیبایى کند ، خداوند ، همانند پاداش آسیه دختر مُزاحم (همسر فرعون) ، به او عطا مى فرماید .
📚بحار الأنوار : ج 103 ص 247 ح 30 .
