نورامیدواری
🙍🏻♂️با شکم درد کوچکی شروع شد. محسن دست روی شکمش گذاشته و اشک میریخت: «مامان شکمم خیلی درد میکنه.»
☘️- الان عرق نعنا بهت میدم، خوب میشی.
🌸درمانهای خانگی مرضیه فایده نداشت. کار به جایی رسید که محسن روی زمین میغلتید و شکمش را فشار میداد.
🍃مرضیه با دیدن حال بد پسرش فوری اسنپ گرفت. چادر را سر کرد. دست محسن را گرفت، وارد کوچه شد. همزمان اسنپ هم رسید.
👨🏽⚕️دکتر در معاینه اولیه چیزی تشخیص نداد. او را برای آزمایش و عکس گرفتن فرستاد. عکس را که دید، غدّهای در شکم محسن دیده شد. باید نمونه برداری میکردند تا تشخیص دهند چه غدّهای است. بعد از نمونه برداری، نتیجه مثل آواری بر سر مرضیه فرو آمد. بُغضی گلوگیر نصیبش شد. مرتب صدای دکتر در گوش او اکو میشد: «سرطان پیشرفت کرده و امیدی به خوب شدنش نیست.» همان لحظه لبهایش ذکر یاحسین به خود گرفت. برای خوب شدن دلبندش شله زرد نذر کرد.
🍁 وقتی همسرش از دنیا رفت، شانههای نحیف او مجبور شد بار مسئولیت سنگین خانواده چهار نفرهشان را به دوش بکشد. بیماری پسرش فشار مضاعف روحی و جسمی بر او بود. محسن که خوابید، زنبیلی برداشت و برای خرید میوه به کوچه رفت. فرقی نمیکرد داخل و خارج خانه، همه جا برایش زندانی تنگ و تاریک شده بود. موقع برگشت در حال و هوای خودش بود. ناگهان صدای عصمت خانم همسایه دیوار به دیوارشان رشته افکار آشفتهاش را پاره کرد:« مرضیه جون، یه لحظه صبر کن،کارت دارم. برا پسرت نگران نباش، به زودی بچهتون خوب میشه.»
💦همینطور که اشک در چشمان مرضیه جمع شده بود به عصمت خانم نگاه کرد: «دعا کن براش عصمت خانم.»
🌺عصمت خانم گوشه چادرش را به دندان گرفته بود و با لبخند به مرضیه نگاه کرد: «امام حسین دست رد به سینه کسی که پناهی جز اون نداره نمیزنه، اینو مطمئن باش. حالا کِی باید شله زردا رو درست کنی؟ بگو تا بیام کمکت.»
🍃با شنیدن نام امام حسین چشمان مرضیه برقی زد و دستهایش را بالا آورد: «الحمدلله امام حسین رو داریم . چند روز دیگه مونده بهت خبر میدم . الهی خیر ببینی خواهر.»
☘️هنوز هم چشمان مرضیه بارانی بود زنبیل میوه را از روی زمین برداشت با امیدی به منارهها و گنبد مسجد نگاهی کرد:« عصمت خانم به نظرت خوبه امسال بیام تو این مسجد نذری بدم؟»
🌸- آره عزیزم چرا که نه خیلی هم عالیه.
نام امام حسین نوری شد در قلب تاریک و بیقرارش، زیر لب شروع کرد به خواندن:
السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلَىٰ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
https://instagram.com/tanha_rahe_narafte
