تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

فاطمه‌

يكشنبه, ۲۵ دی ۱۴۰۱، ۰۹:۰۰ ب.ظ

 

🌾در خانواده‌ای بودایی مسلک با اعتقاداتی خاص به دنیا آمده‌ بود. مانند هر کودک دیگری، ذهنی داشت سرشار از چراهای ریز و درشت و گمشده‌ای از جنس آرامش و سکون که از همان کودکی به دنبالش بود و شاید مشتاق‌تر از دیگران اهل تحقیق و یافتن جواب سوال‌های بی‌پایانش.

🍃بزرگتر که شد عاشق تحقیق در مورد ادیان مختلف‌ بود که در نهایت همین تحقیقات رستگارش کرد و به کامل‌ترین دین الهی یعنی "اسلام" هدایت‌ شد. با این‌که می‌دانست راهی سخت برای ادامه‌ی زندگی انتخاب کرده که نتیجه‌ی آن طرد شدن از خانواده و بیگانه‌ شدن در وطن خواهد بود و بر او برچسب جنون خواهد خورد، اما نور هدایت را رها نکرد و سختی‌هایش را به جان‌خرید.

☘️وقتی در دنیای جدیدش احساس تنهایی‌ کرد، پدر امت مسلمان، حضرت‌ محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را پدر معنوی خود معرفی‌ کرد و نام "فاطمه" را برگزید و این امر نقطه‌ی عطف زندگی فاطمی‌اش شد.

✨وقتی می‌گوید: «مهریه‌ام را به تبعیت از حضرت‌فاطمه، در کمترین حد، فقط یک سکه تعیین‌کردم و آن را سر عقد از همسرم گرفتم.» می‌توان حدس زد که سرنوشت آن یک سکه چه‌شد؟!! تبدیل به لوستری شد که از سقف خانه‌اش آویزان باشد که به گفته‌ی خودش با هربار روشن‌ کردن آن یاد حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها) و الطاف آن حضرت بر قلبش بیفتد. چه زیبا می‌گوید: «نوری که از این لوستر می‌تابد از طرف حضرت‌محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) است.»

🍃برگرفته از مصاحبه‌های خانم هوشینو و سایت مرکز جهانی مستبصرین


آتسوکو هوشینو

۰۱/۱۰/۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
صبح طلوع

خانواده

داستانک

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی