تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

شروعی دوباره

شنبه, ۳۰ مهر ۱۴۰۱، ۰۹:۰۰ ب.ظ

 

🍃 دیوار آجری سرد پل تکیه‌گاه وجود حمید شد. رودخانه‌‌ جوی مانند و برگ درختان زرد را نگاه کرد. زن و مردی نشسته روی چمن‌های خشکیده توجه‌اش را جلب کرد.

 🍂کودک سه ساله لاغری کنار آنها می‌چرخید. زن و مرد هر یک سرگرم گوشی خود و عکس گرفتن با ژست‌های مختلف تک نفره بودند. قلبش فشرده شد. ابزاری چنین کوچک و به اندازه کف دست زندگی‌اش را مختل کرده بود.

🎋همسرش مریم گاهی با دوستانش در تماس بود؛ اما عضویت در شبکه‌های اجتماعی، شب و روز را در زندگی مریم جابه‌جا کرد.

 🍂 قدم زنان از روی سنگ‌های تیز و کج ومعوج پل رد شد. روبروی ساختمان دادگاه ایستاد. اتفاقات صبح از پیش چشمش گذشت. ده صبح سرکی به اتاق خواب کشیده بود. مریم مثل چند ماه گذشته در چنین ساعتی خواب بود. حسنا گوشه‌ی سالن میان اسباب بازی ‌هایش دراز کشیده بود. لقمه‌ی نان و پنیری که برایش گرفته بود را روی بشقاب عروسکش گذاشته بود. به عروسکش گفت: «هیس، صبحونت رو آروم بخور و مامانی رو از خواب بیدار نکن وگرنه سرت داد میکشه.»

🍃آهی کشید؛ بحث و جدل‌های چند ماه گذشته با مریم هیچ فایده‌ای نداشت و دوباره گشت و گذار، پست و استوری گذاشتن اولویت زندگی مریم شده بودند. دلش برای گپ‌وگفت سه نفرشان تنگ شده بود.

🌾حمید به سمت ساختمان کناری دادگاه قدم برداشت. دیگر ذهنش راه حلی برای رفع مشکلشان نمی‌شناخت. گردش دسته جمعی بدون دغدغه عکس و سلفی گرفتن برای صفحه مجازی آرزویش شده بود. وارد ساختمان مرکز مشاوره شد به امید یافتن راه‌حلی برای نجات زندگی مشترکشان.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی