سرزمین عجایب
☘️سلام خرگوش کوچولو. دلم میخواست یک کلید پیدا میکردم و باهاش مثل آلیس وارد سرزمین عجایب میشدم. گاهی اوقات حوصله ام از زندگی معمولی سر می رود.
از اینکه یک سره بریز و بپاش بشود و جمع کنیم. از اینکه هر روز کارهایمان یک شکل داشته باشد.
🍃گاهی اوقات از اینکه مامان بهم اینقدر کار میگوید، خسته میشوم. گاهی اوقات تا میام با اسباب بازیهایم بازی کنم، مامان دعوایم میکند.
⚡️_زهره! مامان بیا دیگه.
🎋_چیشده مامان؟
✨_بیا اسباب بازیاتو جمع کن. خونه پخشه.
🍃_مامان آخه من الان تازه میخوام بازی کنم.
🌸_خونه نباید هیچ وقت پخش بشه فهمیدی؟
🍂_پس من چکار کنم؟
🍀_اسباب بازیاتو جمع کن. بعدم برو تو اتاقت پای سیستم چیزی رو هم نپاش.
💥_باشه مامان.
🍃دیدی خرگوش کوچولو. مامان من همینه. میشود یک کاری کنی من هم بتوانم بیام پیش حیوانهای جنگل؟ من نه خواهر دارم نه برادر. مامان هم همیشه سرش به گوشی و کارخونه گرمه.
✨_خدایا میشه منو نجات بدی؟
