تا حالا دیدی کسی در مجلس ترحیم خودش حاضر بشه؟
دوشنبه, ۱۸ مرداد ۱۴۰۰، ۰۴:۰۰ ب.ظ
🌸بعد از شهادت علی، مراسم گرفتیم. مهمانان زیادی آمده بودند و من مضطرب که غذا کم نیاید. به ناگاه علی را در گوشه آشپزخانه دیدم.
🍃گفت: مادر چرا مضطربی؟
گفتم: نگران کم آمدن غذا هستم.
ظرف برنجی دستش بود. گفت: این را به غذا اضافه کن و نگران نباش.
🌿همه مهمانها سیر خوردند و آخر سر به اندازه همان بشقاب غذا اضافه آمد.
📚بیا مشهد، گروه فرهنگی شهید هادی،چ اول ۱۳۹۵، ص ۱۴۶
۰۰/۰۵/۱۸