برای ارتقای زندگیت چکار کردی؟
سه شنبه, ۶ مهر ۱۴۰۰، ۱۲:۰۰ ب.ظ
🍃حمید همیشه سعی می کرد راه رشد من بسته نشود. خیلی سعی این راه رشد از مسیر قرآن بگذرد.
🍃هر بار که می خواست برود جبهه بی طاقتی نشان می دادم. خیلی گریه می کردم. تا اینکه یک بار رفتم سر وقت آن دفترچه یادداشت مشترک. نوشته بود: به جای گریه، هر وقت که میروم بنشین برای خودت قرآن بخوان! در این صورت هم خودت آرام می گیری و هم من با دل قرص می روم.
🍃می گفت: تو کنار منی و همراه من. اما خودت هم باید مسیری داشته باشی که مال خودت باشد و در آن رشد کنی؛ پیش بروی.
در یکی از نامه هایش نوشته بود: از فرصت نبودنم استفاده کن و بیشتر بخوان مخصوصا قرآن را. چون وقتی باهم ایم آفتم و نمی گذارم به چیزی نزدیک شوی.
راوی: فاطمه امیرانی؛ همسر شهید
📚نیمه پنهان ماه ، جلد سوم، حمید باکری به روایت همسر شهید؛ نویسنده: حبیبه جعفریان،صفحه ۱۰ و ۲۷
۰۰/۰۷/۰۶