تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

قلم بنویس ای قلم از او بنویس برای او بنویس
یادت هست زمانی خالق هستی به تو قسم خورد؟ از آن زمان بود که تو ارزش یافتی. به بی نهایت که رسیدی و نسبتت با او گره خورد عزیز شده ای.
حال که این قیمت را پیدا کرده ای، حال که ارزشی شده ای، بهایش را باید بپردازی. سپاس این رحمت الهی گفتن از اوست.
بگو نور است و فرزند نور
بگو همه هستی را خدا برای او آفرید.
بگو اگر او نباشد حتی زمین هم طاقت بر جا ماندن ندارد و اهلش را می بلعد.
قلم خاموش ننشین اگر چنین کنی جفا کرده ای.
در حق عزیزترین های عالم بنویس
بنویس که چگونه خود منتظر است و دیگران منتظرش. بنویس چگونه منجی است و دیگران منجی اویند. باز هم بنویس، بگو که مادرش هزاران سال است که منتظر است؛ از همان پشت در که او را صدا زد هنوز چشم به راه آمدنش است. بگو که چگونه تمام کائنات برای آمدنش لحظه شماری می کنند. نمی دانم چه شده است که آمدنش به طول کشیده است؟ چه شده است که خدا بندگانش را لایق آمدنش نمی داند؟
قلم باید در این فراق جانسوز بسوزی، خاکستر شوی، پودر شوی باید نیست شوی.

 

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ؛ سوگند به قلم و آنچه با قلم مى نویسند. (قلم/ 1)

 

ابو حمزه می گوید: خدمت امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: آیا زمین بدون وجود امام باقی می ماند؟ فرمود: لولا الحجة لساخت الارض بأهلها؛ «اگر زمین بی امام گردد فرو خواهد رفت.»
 منبع: اصول کافی، (ج1، ص334)

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۱۹ دی ۹۹ ، ۲۲:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

نور

عن أمیر المؤمنین علیه‌السلام -فى حدیث طویل- قال: «لا تخلو الأرض من حجّة قائم للّه بحجّة: إمّا ظاهرا مشهورا، أو خآئفا مغمورا؛ لئلّا تبطل حجج اللّه و بیّناته.»

از امیرالمؤمنین علیه‌السلام در بخشى از یک حدیث طولانى چنین نقل شده است: «زمین [هیچگاه] از حجتى که به اقامه امر خدا قیام کند، خالى نیست: یا ظاهر و آشکار است و مردم او را می‌شناسند، و یا بیمناک و مخفى از دیدگان مردم است؛ تا حجت‌هاى الهى و آیات پروردگار از میان نرود.»

خدایا آقایمان را از هر گزندی حفظ بدار.
 

منبع: اثبات ‌الهداه، ج‏۵، ص۷۷

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۱۹ دی ۹۹ ، ۲۰:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

امام زمان

سلام آقای خوبان

مجلس بزم و سرگرمی، جمع شدن دور خانواده ، خوردن و خندیدن رنگ ندارد وقتی تو نباشی.
دنیا رنگ باخته. مثل تلویزیون های چهارده اینچ سیاه و سفید قدیم شده است.
نقاش دنیا و آخرتمان کی می آیی تا به زندگیمان رنگ طراوت و شادابی ببخشی؟
کی می آیی تا دستمان را بگیری و به راه راست هدایتمان کنی؟
کی می آیی تا پا در رکابت شویم و همراه تو با ظلمت بجنگیم.

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۱۹ دی ۹۹ ، ۱۷:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

طلوع

طلوع خورشید نوید بخش رهایی هاست
رهایی از قید و بندها و اسارت ها
رهایی از بدی ها و ظلم ها
رهایی از غصه ها و نگرانی ها
زیباترین رهایی ها نصیبتان

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۱۹ دی ۹۹ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

امام زمان

بالاخره یک روز می آید
یک روزمی آید و تمام جمعه‌ها بجای دلتنگی، روز شادی می‌شوند...
یک روزمی‌آید و همه‌ی بچه‌های یمن ، سوریه وحتی کشمیر و میانمار، دست به ‌دست پدر و مادرهایشان, درکنار او، بال می گشایند.
یک روز می آید وسبد سبد ستاره، شب‌های تاریک بقیع را روشن می‌کند.
یک روز می آید که تلخی، طعم ناآشنای تمام دهان‌ها می‌شود.
یک روز می آید که عشق، نام مقدسی می‌شود، برای تنها معشوق عالم.
یک روزمی آید و دیگر بر دل هیچ موجودی هیچ داغی نمی نشیند.
عدالت چون آسمان بر سر همه سایه خواهد انداخت‌
وعلم وایمان دو بال همه برای پرواز خواهد شد.
مولای من، قسم به‌ مویت،
و به عطرگریبانت،
که تنها به امیدآن روز، زندگی می‌کنم و فرزند می‌آورم.
وازتو می‌خواهم خودت، دست نوازشی، نیم نگاهی یا اشاره‌ای مرحمت کنی.
تا آنها فقط برای تو باشند و لحظه ای بی هوای تو نفس نکشند...حتی لحظه ای...

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۱۹ دی ۹۹ ، ۱۵:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

احمد دزدگیر ماشینش را زد و دوید. خواست برگردد تا مطمئن شود شیشه های ماشین را بالا کشیده؛ ولی تا پایان وقت اداری زمانی نمانده بود. از پله های شهرداری مثل قرقی بالا رفت. با ورود به سالن دایره ای شهرداری ایستاد. نمی دانست به کدام سمت برود. سمت چپش پشت شیشه پیشخوان نگهبانی آبی پوش را دید. با عجله پرسید :" سلام دفتر رئیس کجاست؟ " نگهبان با چشمان ریز سیاهش به صورت کشیده و سبزه ی احمد نگاه کرد :" طبقه چهار."


احمد دوباره به سالن نگاه کرد تا راه رسیدن به طبقه چهار را پیدا کند. آسانسور را دید. درهایش داشت بسته می شد. دوید. در کشویی نقره ای آسانسور بسته شد مشتی به آن زد:" چرا امروز اینجوریه؟ همش به در بسته می خورم." مرد بلند قدی از کنارش عبور کرد و زیر لب گفت:" دیوانس." دو دقیقه ای منتظر ایستاد؛ آسانسور از طبقه ای به طبقه ی دیگر می رفت؛ اما خیال برگشتن به طبقه همکف را نداشت.

پله ها کنار آسانسور قرار داشتند. دیگر منتظر نماند. پله ها را دوتا یکی کرد تا زودتر برسد. در آخرین پله دستش را روی زانویش گذاشت. چند نفس عمیق کشید. نای راه رفتن نداشت. به در آسانسور نگاه کرد. چشم غره ای به آن رفت. نفس عمیقی کشید. به سمت اتاق شهردار رفت. زن جوان لاغری پشت میز نشسته بود. احمد گفت: " ببخشین می خواسم شهردارو ببینم."

خانم منشی به پیراهن قهوه ای احمد نگاه کرد :" وقت قبلی نداشته باشی نمی تونی رئیسو ..."

تنها راه نرفته
۱۹ دی ۹۹ ، ۱۵:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

شهید مجید شهریاری

وقتی مادرش را می‌دید، دست و پایش را می‌بوسید.
موقع غذا خوردن، اول لقمه در دهان مادرش می‌گذاشت، سپس خودش غذا می‌خورد.
مجید فوق‌العاده هوای مادرش را داشت. یکی از دلایلی که او را از فکر تحصیل در خارج از کشور منصرف ساخت، رسیدگی به پدر و مادرش بود.

شهید مجید شهریاری، سبک زندگی فاطمی،ص۵۶

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۱۹ دی ۹۹ ، ۱۵:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

دست خالی

معبودا دستم خالی است
اما نگاهم آسمانی است
حال که برکاتت آسمانی است
بر من بباران رحمت و برکت آسمانی ات را

یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا ؛ باران های پربرکت آسمان را پی در پی بر شما فرو فرستد.(نوح/11)

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۱۹ دی ۹۹ ، ۱۵:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

آفتابگردان

خوشا به حال آفتابگردان

فاصله اش را با نور خورشید پر کرده است

من هم فاصله ام را با نوریاد خدا پر می کنم

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۱۹ دی ۹۹ ، ۱۴:۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

مصباح یزدی

سلام مهمان ویژه مادر!

مصباحی را به آسمان بردند که برای اهل زمین نور علم داشت. نمیدانم آیا امشب مهمان سفره باب العلم می شود؟

 

حالا که جمعه ها یکی یکی یاران را با خود می بری، به قلب آقایمان آرامش را هدیه کن.
 

ای تنها بهانه ایستادگی! ولی امر زمان را از دسیسه های معاویه ها حفظ کن.

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۱۹ دی ۹۹ ، ۱۴:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر