تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

۶۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «به قلم نیکو» ثبت شده است

💠اینقدر دست و پا نزنیم؛به هرحال زندگی،بهانه ای برای غمگین کردنمان دارد!
🔹به مسیر ادامه دهیم.

 

 

صبح طلوع
۰۸ مرداد ۰۳ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

💠شما بعد از اینکه یک کار سخت را انجام داده و با موفقیت پشت سر گذاشتید بیشتر احساس خوشحالی می‌کنید یا بعد از اینکه از یک خوشگذرانی باشکوه در یک مهمانی پرزرق و برق برگشتید؟!

🌾شاید از همین نقاط بتوان فطرت انسانی را بهتر شناخت.

 

صبح طلوع
۰۱ مرداد ۰۳ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

🏴روضه کربلا شاید تنها جایی باشد که تبلور همه مظلومیت های دنیا را میتوان در آن دید. اشک هایی که در این روضه ها ریخته میشود صرفا برای یک سلسله از اتفاقات تلخ نیست.

▪️اینها اشک هایی است که میتواند با درد ناشی از پایمال شدن حق در گوشه گوشه جهان گره بخورد. اینها اشک های عادی نیست. ظرفیت این اشک ها زمینه سازی برای ظهور امام زمان (عج) است!

 

صبح طلوع
۲۶ تیر ۰۳ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

🔹ورزش کرده و حسابی عرق ریخته بود.وقتی آمد کنار زمین نگاهی به او کردم و گفتم:«خدا را در صورتت میبینم.»
متوجه منظورم نشد و پرسید:«یعنی چه؟»
گفتم:«حساس ترین عضو صورت چیست؟»
گفت:«چشم!»

💠گفتم: «آیینه ای بردار و صورتت را بنگر.عرق از شقیقه هایت،از گونه هایت،از پیشانی ات،از لب هایت و حتی از بینی ات میچکد.تنها عضو صورتت که عرق ها به هیچ عنوان نمیتوانند به آن نزدیک شوند چشم هایت هستند.چه کسی آنها را داخل آن گودی های کوچک گذاشته و بالای سرشان ابروانت را نهاده تا عرق ها راهی نداشته باشد برای نزدیک شدن بهشان؟حالا تو هم خدا را میبینی؟»

 

 

صبح طلوع
۲۳ تیر ۰۳ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

💠فقط کاش آقای رییسی بودی که حالا با خیال راحت و بدون استرس

🌺انتخابات،جشن غدیرمان را میگرفتیم و سور میدادیم:))

صبح طلوع
۰۵ تیر ۰۳ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

💠لطفاً وقتی کسی اشتباهش رو قبول کرده دیگه سرزنشش نکنید.

 

 

صبح طلوع
۱۲ اسفند ۰۲ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

💠_دیشب از خدا خواستم دستمو بگیره.

💠+از خدا باید بخوای که دستتو رها نکنه نه اینکه دستتو بگیره!

صبح طلوع
۰۸ اسفند ۰۲ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

🌺امروز نیمه شعبان است. وسط همه شادی ها، شکلات ها، کیک های خوشمزه، غذاهای رنگارنگ نذری، پشت میکروفون خواندن ها و دست زدن ها، فشفشه پرانی ها و صدای خنده ها؛ غمی نهفته است در دل همه مان. این که ای کاش ما غایب نبودیم و همراه او امروز را جشن می‌گرفتیم!

 

 

صبح طلوع
۰۶ اسفند ۰۲ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

💠احترام واقعی جایی مشخص میشه که نه تعارفی باشه،نه خجالت و نه پای آبرو درمیون باشه.
مثل احترامی که به مادر میذاری!

 

صبح طلوع
۳۰ بهمن ۰۲ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

💠وقتی مشکل مشترک داشته باشیم هنر نکرده ایم اگر کنار هم باشیم؛
مهم این است که من مشکل تو را نداشته باشم اما باز هم کنارت باشم!

 

 

صبح طلوع
۲۹ بهمن ۰۲ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر