تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

۸۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «به قلم شفیره» ثبت شده است

🔅مردهایی که به شدت روی مغز بانوان پیاده‌روی می‌کنند عبارتنداز:

🔘مرد‌های قابل پیش‌بینی: خانم‌ها از مردانی که قابل پیش بینی باشند خوششان نمی‌آید و علاقه به شگفتانه از سمت شما دارند.😁(می‌شود یک‌شب به‌جای شام خوردن در خانه یکهو تصمیم به فلافل خوردن سرکوچه همراه با آنها بگیرید. علی‌رغم گران شدن فلافل، همچنان گزینه  بهتری از رستوران می‌باشد.🤓)

🔘اولویت دادن به دوستان: بانوان از مردانی که عادت به وقت‌گذرانی بیش‌از حد با دوستانشان دارند، خوششان نمی‌آید و اگر شما از وقت‌گذرانی با دوستانتان لذت بیشتری می‌برید و نمی‌توانید با همسرتان ساعتی دونفره خوش بگذرانید، حتما به روان‌شناس و خبره‌ی کار مراجعه کنید یا باهم به گفتگو بنشینید تا علت را پیدا کنید.

 

صبح طلوع
۲۹ شهریور ۰۱ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

🌱شخصیت ساکتی داشت. از آنها که آهسته می‌رفتند و آهسته برمی‌گشتند.
بقیه از زندگی‌اش راضی بودند اما خودش نه! چند وقتی بود که در شرکت شاهد زد و بند‌های خاصی بود ولی به‌خاطر قطع نشدن جیره‌ی میلیونی‌اش سکوت کرده بود.

👁 دست و دلش به این خاموشی رضا نبود. گرسنگی چشمش اما دهانش را می‌بست. ماه صفر از راه  رسید و بوی اربعین بود که عنان از کف‌اش می‌برد ولی هرچه می‌زد در برای عبور باز نمی‌شد.

💡میز کار و دیوار‌‌های دفترش مملوء از جملات انگیزشی بود.

افراد شجاع شاید برای همیشه زندگی نکنند، ولی افراد محتاط اصلا زندگی نمی کنند.

"ریچارد برانسون کارآفرین مشهور بریتانیایی"

⚡️با خود فکر می‌کرد مگر این جمله را حر در روز عاشورا معنا نمی‌کند؟؟! حر دنیا داشت؛ لشگر داشت اما وقتی فهمید که حسین علیه‌السلام حق محض است، بی‌‌درنگ به حق، ملحق شد.

🪦قبل‌ از آن که خاک گور چشمش را پر کند تصمیم به حر شدن گرفت. آن زمان بود که در برای سفر اربعین باز شد.

💥ای پیروان آل سفیان! اگر شما دین ندارید و از روز قیامت نمی‌ترسید، پس [لااقل] در زندگی خود آزاده باشید(۱)

📚(1). بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح جمعی از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج ۴۵، ص ۵۱.

صبح طلوع
۲۶ شهریور ۰۱ ، ۲۲:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

🔅مردهایی که به شدت روی مغز بانوان پیاده‌روی می‌کنند عبارتنداز:

🔘طبیعتا زن‌ها به مردانی علاقه دارند که تکیه‌گاه خوبی باشند. حال فرض کنید که مردی اعتماد به نفس کافی را نداشته باشد و برای روابط و کار و دوستی نیاز به تایید دائمی داشته باشد؛ در این موقع است که خود‌خوری بانوان شروع می‌شود!

🔘مردهایی که مدام بحث می‌کنند: زن‌ها از مردانی که کاه را به کوه تبدیل می‌کنند و بحثی ساده را به مشاجره تبدیل می‌کنند، خوششان نمی‌آید.

🔘 مردهایی که چشمشان حفاظ ندارد: و اما مسئله‌ی مهم‌تر دید زدن خانم‌های دیگر است!😱 با اینکه نگاه کردن به خانم‌ها برای عده‌ای از آقایان عادی است اما این رفتار به شدت همسرتان را اذیت می‌کند و حتی ممکن است خانم پا را فراتر گذاشته و از مرحله خودخوری به گیس و گیس کشی با آن خانم دست بزند!

🌱برای امنیت خود و سایرین هرگز داشتن این سه خصوصیت را ساده نگیرید و به اصلاح خود برآیید!

صبح طلوع
۲۶ شهریور ۰۱ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


🔅 ترفند‌ی برای داشتن حال و احوال بهتر:

🔘آشپزخونه و سالن پذیرایی رو خلوت کنید چون که همین شلوغی و نامنظم بودن خونه مزید بر علت میشه تا اضطرابتون زیاد بشه و منفی‌نگر بشید؛ اونقدر که صدای بازی بچه‌ها با صدای دریل همسایه براتون یکی باشه!

🌱این توصیه، یه کار کوچیک با نتیجه‌ای بزرگه! با این‌کار قدرت ابتکار و روحیه‌ی جدید برای لذت بردن از رابطه با همسرتون رو پیدا می‌کنید.
برقراری نظم، اولین قدم برای ایجاد آرامش. دست کم نگیر‌ش!😉

صبح طلوع
۱۵ شهریور ۰۱ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


 

✅ اگر این ترس اختلالی در فعالیت‌های روزمره کودک به وجود نمی‌آورد و مرتبط با سِن اوست و بیشتر از دوسال به طول نیانجامیده نیازی به نگرانی نیست.

🔘 ولی اگر باعث می‌شود کودک رفتارهای غیر عادی از خود نشان دهد لطفا موضوع را جدی بگیرید.

🔘 باور کنیم فرزندمان از چیزی می‌ترسد و این ترس روح و جسم او را می‌آزارد، با باور این نکته می‌توانیم به راحتی مشکل را ریشه یابی و حل کنیم.

🔘 از پند و نصیحت بپرهیزیم، مشکل کودک با پند و نصیحت، ایراد گرفتن از او، بی اهمیت جلوه دادن مساله به بهانه برطرف شدن تدریجی موضوع و… رفع نمی‌شود.

✅ انتقاد تند همراه با مقایسه کودک با همسالانش نیز روش مناسبی نیست.

صبح طلوع
۱۳ شهریور ۰۱ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

💡خرده‌ای که بعضی افراد به اسلام می‌گیرند؛ مربوط به زنان و حقوق آن‌هاست.
بیشتر استناد این افراد به آیه‌ی زیر است:

...وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلًا ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیًّا کَبِیرًا

...آنان را به زدن تنبیه کنید، چنانچه اطاعت کردند دیگر راهی بر آنها مجویید، که همانا خدا بزرگوار و عظیم الشأن است.

✨علاوه‌ بر تمام تفاسیری که از این آیه وجود دارد؛ ما می‌توانیم جواب ذهن افراد حقیقت‌طلب را با این پرسش بدهیم.

💢مگر نه اینکه ائمه‌ی معصوم ما از آینده خبر داشته‌اند؟ چرا امام حسن علیه‌السلام با اینکه می‌دانستند قرار است به دست جعده، همسر خود مسموم و شهید شوند؛ هیچوقت در حق همسر خود جفا نکردند؟!

🌱برای داشتن زندگی بهتر و کامل‌تر نیاز است که سیره‌ی ائمه، این قرآن‌های ناطق را  موشکافانه بخوانیم.
برای درک بهتر معنی این آیه اینجا کلیک کنید.

🏴شهادت امام حسن علیه‌السلام تسلیت‌باد.

📖سوره نساء، آیه۳۴

 

صبح طلوع
۱۳ شهریور ۰۱ ، ۱۴:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

🔅توی قدم اول بدان و آگاه باش که پدر و مادر ذاتا آدمای بدی نیستند و خوب راهکار‌های ادامه رو بخون.

🔘تصویر واقعی از والدینت رو باور کن: پدر و مادر بی‌نقصی که دائما در دسترس بچه‌هاشون هستند و اصلا خطا نمی‌کنند حتی توی داستان‌ها هم وجود ندارند! حتی بعضی‌وقتا از سر نگرانی و مهربونی بیش‌از حد باعث میشن که اعتماد به نفست بیاد پایین یا خیلی آدم وابسته‌ای بشی.

🔘مواظب باش توی تله احساس گناه گیر نیفتی: بعضی‌وقتا والدین نمیتونن تو رو مجاب کنن که خواسته نامعقولی که دارن رو برآورده کنی پس به تو میگن که فرزندم قلبمو شکستی!😅 اگه خواسته‌شون نامعقول هست مطمئن باش که تو از انجام اون کار معافی. بهشون بگو که خیلی دوسشون داری ولی...

🌱پدر و مادرِ دوستای تو هم، ایده‌آل نیستن. اگه یه روز بتونی نامرئی بشی و توی زندگیشون سرک بکشی اینو متوجه میشی.

صبح طلوع
۱۰ شهریور ۰۱ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


🔅تجربه ثابت کرده که آقایون اگه صد‌سال هم داشته باشن، وقتی با مردای دیگه مقایسه بشن، از کوره در میرن.

🔘مرد‌ها ذاتا رقابت‌جو هستن پس انتظار نداشته باشید بعداز مقایسه شدن، بشینن و تخمه بشکونن!

🔘این مقایسه یه فاجعه‌ی دیگه هم به بار میاره و اون اینه که حس اقتدار  و اعتماد به نفس همسرتون رو پایین میارید و هیچ خانمی از یه مرد با اعتماد به نفس پایین خوشش نمیاد! (اینجاست که شاعر میگه خود کرده را تدبیر نیست.)😁

🌱به همسرتون بفهمونید که اون رو کاملا پذیرفتید و با علاقه و محبت با داشته‌ها و نداشته‌هاش، زندگی می‌کنید.

صبح طلوع
۰۸ شهریور ۰۱ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


 

🔘هنگام جدایی از کودک، حتما با او خداحافظی کنید. دور شدن و جدایی پنهانی، آثار سوئی مانند بی‌اعتمادی، القای حس‌ناامنی و اضطراب را به همراه دارد.

❌حتی برای شوخی و لحظه‌ای آنان را بی‌خبر رها نکنید.

 

صبح طلوع
۰۶ شهریور ۰۱ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🥀به رفتارهای راضیه فکر کرد. هدی جاری بزرگتر بود ولی راضیه به بزرگ‌تری اهمیتی نمی‌داد و احترامی برایش قائل نبود.
🍂هدی امید داشت در زندگی مشترک کنار همسرش روزهای شیرینی را بگذراند ولی بدعهدی حمید قلب هدی را آزرده بود. دوسالی که قرار بود هدی به خانواده‌ی همسرش زندگی کند، وارد پنج‌سال شده بود.

🌵 یک‌ روز  راضیه در کتابی چیزی نوشت و  آن را با لبخند به هدی داد:
_ این کتاب رو خیلی دوست دارم، میدم به تو.

💫هدی کتاب را باز کرد بیشتر کنجکاو شده بود دست‌نوشته‌ی راضیه را بخواند. وقتی کتاب را باز کرد، با دیدن نوشته جا خورد :
🌸_زندگی جاریست … نمی‌دونم شاید خواهر شوهر باشه! حالا هر چی که هست، از اقوام شوهره چون خیلی رو اعصابه!

🔸 راضیه خندید؛ اما هدی زیر لب طوری که راضیه بشنود گفت:« نیش عقرب نه از سر کین است؛ اقتضای طبیعتش این است!»

📖جلد کتاب را نگاهی کرد.
نام کتاب:«زندگی.»
با بی‌میلی ورق زد و به اواسط کتاب رسید. پاراگراف آخر را خواند: «این دنیا به کوه می‌ماند، هر فریادی که بزنی، پژواک همان را می‌شنوی. اگر سخنی خیر از دهانت برآید، سخنی خیر پژواک می‌یابد. اگر سخنی شر بر زبان برانی، همان شر به سراغت می‌آید. پس هر که درباره‌ات سخنی زشت بر زبان راند، تو چهل شبانه روز درباره آن انسان سخن نیکو بگو. در پایان چهلمین روز می‌بینی همه‌چیز عوض شده. اگر دلت دگرگون شود، دنیا دگرگون می‌شود. »

💥 پوفی کشید و گفت: «الان پژواک رفتار راضیه می‌بایست بهتر از این می‌بود!»

🍃کتاب را روی میز گذاشت. نگاهی به ساعت دیواری انداخت. حمید دیر کرده بود. دیر آمدن‌های حمید، شام یخ کرده، آیینه‌ی دق هدی بود. با بی‌حوصلگی در اتاق چرخی زد. چشمش به کتاب زندگی افتاد: «کاچی به ز هیچی! تا اومدن حمید تو رو یه ورقی می‌زنم. گناه نکردی که شدی هدیه‌ی جاری من! »

📚این‌بار هم میلی به از اول خواندن کتاب نداشت؛ از صفحه‌ی آخر کتاب زندگی، شروع کرد: «هرچقدر نتوانستن را با خود مرور کنی، زندگی سخت‌تر می‌شود. خداوند هیچ‌کس را ماورای توانش امتحان نمی‌کند.
وقتی در جاده‌ی زندگی اتفاقی برای تو دائما تکرار می‌شود یعنی توان حل آن را داری. سعی کن نمره‌ی قبولی را بگیری. مواظب باش رفوزه از دنیا نروی. »
<پایان کتاب>

 

صبح طلوع
۰۵ شهریور ۰۱ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر