تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

۳۳۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «به قلم ترنم» ثبت شده است

 

🍃دربعضی آیات قرآن، آدم را می ترساند. یکی از آیات، این هست: «همه شما در قیامت، تنها و فرادا به نزد ما خواهید آمد.»

🌾خواندن این آیه باعث می‌شود، انسان یاد قیامت را در خود، زنده نگهدارد و باور کند که لباس، طلا و حتی عنوان و اسم و رسم، او را تا قبر هم همراهی نخواهد کرد. چه برسد به قیامت که به قول امام سجاد، محل اشکار شدن زشتی آدم هاست. برای ابرویمان به پیشگاه خدا دعا کنیم.

 

صبح طلوع
۱۸ تیر ۰۲ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

🌺پبامبراکرم، من و علی پدران این امت هستیم. پس بی شک امام زمانمان نیز،پدر ماست اما آیا ما حق فرزندی را درقبال این پدرمهربان انجام داده‌ایم؟

🌾آیا به او محبت ورزیده‌ایم؟  آیا او را جزو اولویت‌های زندگیمان قرار داده ایم؟
آیا روابطمان را با او تنظیم کرده‌ایم؟
آیا او را شاد کرده‌ایم؟

🌾شاید وقتش باشد، طرحی نو در رابطه با مهریانترین پدر دنیا، دربیندازیم...
باید نگاهی دوباره به انتظار داشته باشیم!!

 

صبح طلوع
۱۷ تیر ۰۲ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

🌾امروز می‌خواهیم توصیه کنیم؛ خجالت نکشید.

🌷می‌خواهیم بگوییم:
خانوم‌ها،
آقایان،
همسران عزیز
از ابراز محبت به همدیگه خجالت نکشید.
خانوم‌ها از ابراز نیاز به همسرتون، با زبان و لحن خوش، خجالت نکشید.  

 

 

صبح طلوع
۰۹ تیر ۰۲ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

👈مردها اصولا از اینکه خانومها با آنها جدل کنند، متنفر هستند. درست است که در فضای خانه باید فضای گفتگو باشد، اما گفتکو با جدل متفاوت است.

👈 برخلاف گفتگوی مفید که می‌تواند  خیلی از مشکلات به نظر لاینحل را حل یا آسان سازد، جدل نمی‌تواند این کارکرد را داشته باشد و مهمتر اینکه اقتدار مرد را می‌شکند.

👈خانوم‌ها توجه داشته باشید مردی که اقتدارش بشکند، شبیه ستون کمر شکسته است.

🌾بنابراین از هر طریق ممکن، اقتدار را در همسرانمان تقویت کنیم تا شاهد قوت و انگیزه بیشتر در او و موفقیت بیشتر در زندگی شخصیمان باشیم.

 

 

صبح طلوع
۰۶ تیر ۰۲ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

💠دقت کرده‌ایم که در خلوت زندگی و فکرمان، با نام و یاد چه کسی دلخوش بوده‌ایم؟ چقدر از خوشیها یا ناخوشی‌هایمان به موعود، پیوند خورده؟

🌾همان کسی که دلیل خلقت آسمانها و زمین و ما و دلیل روزی خوردن و اتصال زمین و آسمان است!!!

💫خاصیت دنیا، فراموشی آخرت است و شیاطین انسی و جنی دست به هم داده‌اند تا در آخرالزمان، مؤمنین از یاد موعود غافل شوند تا صحنه جنگ به نفع آنها رقم بخورد در حالیکه غافلند که خداوند وعده داده است پیروز نهایی این نبرد، خدا و حزب الله خواهند بود.

 

صبح طلوع
۰۲ تیر ۰۲ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

🌷دست دردست هم، دوفرشته نه، دو انس نه مثل دیگران، زیربال ملائک قدم می‌زنند، نغمه‌های شکوهمند الله اکبر، تمام عالم را فراگرفته و مردم گویا همزبان و همزمان با زمین و آسمان برایشان غزل عاشقی می‌خوانند و مرحبا و مبارک می‌گویند.

💠اینان همان زوج مبارکی هستند که آب مهریه‌شان است و سندخوشبختی همه خلایق در دستهایشان.

🌾اینان همان زوجی هستند که عشق و مهربانی از میان انگشتانشان برمی‌خیزد و چونان دو دریا در هم می‌آمیزند.

✨اینان همان زوج عاشقند که ملائک در جشن عروسیشان به وجد آمدند و خداوند آسمانها را زینت بندشان کرد.

💫اینان همان زوج هستند که از برکت دستان عروس، فقیری ثروتمند، گرسنه‌ای سیر، بی لباسی،پوشان شد.

🌹همان‌ها که خداوند برای تعریف انسان، سه روز از زندگیشان، را به رخ عالمیان می‌کشد و همان‌ها که در وصف داماد، هزارشتر با هزار کتاب در بارشان، از فضایل داماد می‌گفتند.
 
🌺عروسی عاشقترین، خوشبخت‌ترین، عبدترین، نعم‌العونترین زوج دنیا بر همه عالم و برشما مبارک.🌺

 

صبح طلوع
۳۰ خرداد ۰۲ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

🍃تفاوتهای زیادی بین زنها و مردها وجود دارد. اگر بخشی از آنها به عنوان کلاسهای‌ مهارت ازدواج برای زوجها، آموزش داده شود شاید خیلی کمتر شاهد اختلافات و طلاق باشیم.
 
🌷از جمله این تفاوتها:

 1⃣تفاوت در میزان حرف زدن
 
2⃣تفاوت در شکل و بروز احساسات

3⃣ثبوت احساس و منطق در مرد و بی ثبوتی احساس در زن

4⃣ممدوح بودن غیرت در مرد و مذموم بودن آن در زن

5⃣بالا بودن حیا در زن و پایین بودن حیا در مرد

6⃣کلی نگری در مرد و جزئی نگری در زن

🎋هرکدام از موارد گفته شده، توضیحاتی دارند که به مرور به آنها خواهیم پرداخت.

 

صبح طلوع
۲۲ خرداد ۰۲ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

♨️دقت کردین خیلی وقتا بعد از کلی کار خونه، وقتی تازه روی زمین می‌شینید همسرگرامی میاد و بی توجه به تمیزی  و تلاش شما، سراغ غذا رو می‌گیره؟!!

🔺 آیا این به خاطر خودخواهیشه؟
🔺 آیا به خاطر دوست نداشتن شماست؟
🔺 آیا به خاطر بی‌ارزش بودن کار شماست؟

👈خیر
جواب همه این سوالات 👈نه هست.
اما دلیل این موضوع، فقط و فقط توی یه مطلب خلاصه میشه؛ 👈کلی‌نگری مردها!
بله، مردها برخلاف زنها که متوجه تمام جزییات هستند، به صورت کلی متوجه تمیزی و کثیفی، بودن یا نبودن آشغال و تغییرات پیرامونی، مثل موی رنگ شده نمیشن!

🥲بنابراین بی‌توجهی‌شون به خستگی شما و سراغ گرفتنشون از غذا فقط به این خاطره.

😉برای همین هست که باید حواسمون به تفاوت‌های ذاتی بین خانومها و آقایون  باشه.

صبح طلوع
۲۱ خرداد ۰۲ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


 
🍃آدمها برخلاف ناامیدیشان، اگر کمی صبر کنند، به خیلی از آرزوهای دنیایی شان می‌رسند یک انگشتر،کمی بیشتر طلا، کمی دیرتر مدرک تحصیلی، اما اعتقاد دارند که حاجات معنویشان بالاخره مستجاب خواهد شد و برای همین هم کمتر برایش تلاش می‌کنند و حتی دغدغه کمتری نسبت به آن دارند، در حالی که همه چیز به دغدغه و خواست ما بستگی دارد.

🌾این وعده‌ی خداست که: «ومن یرد حیات الدنیا نوته منها و من یرد حیات الاخرت نوته منها۱۴۵ ال عمران»

💫فقط کاش آخرت کمتر غریب بود...

صبح طلوع
۱۰ خرداد ۰۲ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🍃فاطمه مشفول آب و جاروی آشپزخانه بود که درد به سراغش امد. مصطفی مثل همیشه از بیرون آمده بود و با دهان باز روی مبل خوابیده بود. کمر فاطمه گرفته بود و مجبور شد همانجا که مشغول دستمال کشی آشپزخانه بود، روی زمین بنشیند.

🌺 چندبار دخترش را صدا زد اما او هم همراه مصطفی مشغول تماشای تلویزیون بود و صدای مادرش را از  آشپزخانه نمی شنید. فاطمه گریه اش گرفت. بالاخره بعد ده دقیقه ای مصطفی برای خوردن آب به اشپزخانه امد که فاطمه را مشغول گریه روی زمین دید.

💫تعجب کرد. آب خوردن یادش رفت.  دست فاطمه را گرفت و همراه خودش به اتاق برد اما فاطمه مدام جیغ می‌زد. مصطفی به  آشپزخانه رفت و یک بسته قرص ژلوفن پیدا کرد و برای او آورد. نیم ساعتی گذشت اما باز هم درد فاطمه را رها نکرده بود.
 
 🌾دستهای لرزان مصطفی به سمت تلفن و شماره اورژانس رفت. نیم ساعت بعد فاطمه روی تخت اورژانس با آمپول به خواب رفته بود، دکتر که مصطفی را نگران و سر به زیر بالای تخت فاطمه دید، از او خواست تا به اتاقش بیاید.

🍃 مصطفی سلانه سلانه و نگران به سمت اتاق دکتر به راه افتاد. وقتی رسید، دکتر بالبخند پرسید: «میتونم بپرسم دقیقا در چه حالی فاطمه خانوم رو پیدا کردید؟» مصطفی نفس عمیقش را بیرون داد و گفت: «والا چی بگم همش مشغول تمیزکاریه الانم داشت آشپزخونه رو می شست  که به این حال و روز افتاد. » خانم دکتر پرسید: «ببخشید شما چیکار می‌کردید؟ کمکش نمی‌کنید؟»

☘️مصطفی گفت: «نه من خسته و کوفته خونه می‌رسم و مشغول استراحت می‌شم.»
خانم دکتر لبخندش را خورد و گفت: «ببینید متوجه هستم که ایشون کمی حالت وسواسی داره و شمام درگیر کار بیرون هستید، اما تنهایی و کار زیاد این زن رو در سن سی و سه سالگی و اوج جوانی مثل یک زن پنحاه ساله پیر کرده. کمر و پا و دیسک خانومتون اصلا به سنشون نمی‌خوره و خیلی پیرتر هست. »

⚡️مصطفی به فکر فرو رفت و خانوم دکتر اتاق را به مقصد اورژانس ترک کرد و مصطفی را در دنیای فکر و خیالاتش تنها گذاشت.

 

صبح طلوع
۰۴ خرداد ۰۲ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر