تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

نگاه توحیدی به طبیعت

سه شنبه, ۷ تیر ۱۴۰۱، ۱۲:۰۰ ب.ظ


🍃در عملیات والفجر هشت با حمید رضا آشنا شدم. مردی جذاب، شوخ طبع و شجاع بود.

☘️مدتی بود که حمید رضا دنبال ذره بین می‌گشت. در چند روز مرخصی هم نتوانسته بود پیدا کند. یک بار که چادرمان آتش گرفت، همه وسایل از جمله دوربین های مان سوخت. ذره بین دوربین های سوخته را با اجازه برداشت. متوجه شدم با ذره بین لانه مورچه ها را نگاه می کند و آیات سوره نمل را می خواند و گریه می کند.

🌸یک روز بغلش کردم و بوسیدم. گفتم: «اگر شهید شدی شفاعتم می کنی؟ » گفت: «حتما. » وقتی از هم جدا شدیم، خیلی از او دور نشده بودم که صدای گلوله‌ای آمد. بر گشتم. حمید رضا پر کشیده بود.

راوی: حمید شفیعی

📚 رندان جرعه نوش ؛ خاطرات حمید شفیعی، نویسنده و راوی: حمید شفیعی،صص ۱۵۳-۱۵۴

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی