تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

میوه‌ی گرانقیمت می‌خری؟

سه شنبه, ۱۹ مرداد ۱۴۰۰، ۰۴:۰۰ ب.ظ

🌺عباس میوه‌هایی را که معمولا در دسترس همه نبود، نمی‌خورد.

🌿می‌گفتم: قوت دارد بخور.
می‌گفت: قوت را می‌خواهم چه کار؟ من ورزش کارم. چطور موزی را بخورم که گیر مردم نمی‌آید.

🍀بعد صدایش را تغییر می‌داد و آمیخته با شوخی می‌گفت: مگر تو مرا نشناختی زن.

🍎میوه را که بر می‌داشت بخورد، کلی در دستش می‌چرخاند و براندازش می‌کرد و می‌گفت: سبحان الله.
تا کلی نگاه‌شان نمی‌کرد، نمی‌خورد.

📚آسمان؛ بابائی به روایت هسر شهید، نویسنده: علی مرج، صفحه ۲۸

 

@tanha_rahe_narafte

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی