تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

مهریه دخترت چقدر باشد؟

يكشنبه, ۷ آذر ۱۴۰۰، ۱۲:۰۰ ب.ظ

mehriye

در مراسم عقد یکی از دخترانش [آیت الله میرزا عبدالله مجتهدی]، اهل خانه چنین صلاح دیده بودند که جهت حفظ شئون خانوادگی، میزان مهریه زیاد قید گردد و در عقدنامه قید شود که نصف آن پرداخت شده و نصف دیگر بر عهده داماد باقی بماند. وقتی می‌خواستند صیغه عقد را جاری سازند، آقا مرا احضار و از میزان مهریه سؤال فرمودند. جریان را برایشان عرض نمودم. با این که پنجاه سال از عمرم می‌گذشت و دارای شخصیت اجتماعی و قضایی بودم، چنان مورد پرخاش و نهیب قرار گرفتم که بر جایم خشک شدم. او با صدای بلند فریاد کشید که می‌خواهی برای خوشایند این و آن، من راه فریب پیموده و از اولین لحظه وصلت، پیش داماد دروغگو معرفی شوم؟ مگر مهریه کم چه عیب دارد که باید به خاطر آن، خود و دیگران را گول بزنم؟ پس به همان مهرالمثل قناعت و عقد جاری شد.

📚گلشن ابرار، ج۸، ص۲۹۲؛ در احوالات میرزا عبدالله مجتهدی به نقل از ابوالقاسم مجتهدی

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی