مجازات ترک فعل
جمعه, ۲۰ آبان ۱۴۰۱، ۱۲:۰۰ ب.ظ

🍃یک بار رفتیم یکی از پاسگاههای مسیر مریوان. توی ایست بازرسی هیچ کس نبود. هرچه سر و صدا کردیم، کسی پیدایش نشد. رفتم سنگر فرمان دهیشان.
☘️فرمانده آمد بیرون، با زیر پوش و شلوار زیر. تا آمدم بگویم: «حاج احمد دارد میآید.» خودش رسید. یک سیلی زد توی گوشش و بعد سینه خیز و کلاغ پر.
🌾برگشتنی سر راه، همان جا، پیاده شد. دست طرف را گرفت کشید کناری. گوش ایستادم.
می گفت: «من اگه زدم تو گوشت، تو ببخش. اون دنیا جلوی ما را نگیری.»
📚 یادگاران، جلد ۹؛ کتاب متوسلیان،نویسنده: زهرا رجبی متین،خاطره شماره ۳۲
۰۱/۰۸/۲۰
