عاشقانه ای برای تو
پنجشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۹، ۰۲:۲۷ ب.ظ
شب خسته تر از همیشه به خانه بر گشت. کلید انداخت. در خانه را باز کرد. تمام خستگی هایش را پشت در گذاشت. با محبت همسرش را صدا زد:بانو جان، عزیزتر از جانم، تاج سرم، همسرم ای بال پروازم.
زن باردار بود. با شکم بزرگ برآمده اش آرام آرام و لبخند زنان به استقبال مرد زندگی اش رفت.
هر دو سختی زیادی برای رسیدن به یکدیگر کشیده بودند. مرد از داشتن همسر باوفایش بسیار خوشحال بود.
همسرش با رفاهی که قبلا در خانه پدر داشته بود، کوچکترین اعتراضی به زندگی کارمندی و درآمد کم او نمی کرد و با تمام وجود عاشقانه هایش را نثار شوهرش می نمود.