تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

شهادت طلبی شهید سید محمد شکری

دوشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۲، ۱۲:۰۰ ب.ظ

🌷دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود و امدادگر بهداری لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص). اساتید دانشگاه، او را از نخبه های علمی آینده کشور می دانستند. یکی از اساتیدش با فرمانده گردان تماس و از او خواست تا سید محمد را به خط اعزام نکند.

🌾فرمانده به سید گفت: «در اینجا امدادگر به اندازه کافی هست. شما به دانشگاه برگردید.» سید محمد از گردان تسویه کرد.
شب عملیات کربلای ۵ وقتی که سید محمد از زیر دروازه قرآن عبور می کرد، ناگهان فرمانده سید محمد را دید: «سید! مگر قرار نبود برگردی دانشگاه؟»

🌺سید محمد خطاب به فرمانده گفت: «ببین حاجی جان! تقدیر من امشب در این دشت رقم می خورد. تقدیر  من آن چیزی نیست که شما فکر می کنید. این کشور الان به خون بیشتر نیاز دارد  تا درس خواندن من.»
 
📚خط فکه؛ خاطرات شهید سید محمد شکری، نوشته شهید سید محمد شکری، صفحه ۱۳

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی