تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

🌾«من که دیگه بچه نیستم می تونم یک ساعت دیرتر بخوابم.» این حرف بچه ها وقتی به سن نوجوانی می رسند تا حد زیادی درست است؛ زیرا وقتی محدودیت هایی برای بچه‌ها معین می کنید نباید همواره ثابت بمانند؛ بلکه یا به خاطر بزرگ شدن بچه‌ها این محدودیت ها باید بازبینی شوند تا نیاز استقلال بچه‌‌ها هم در کنار یادگیری محدودیت‌ها تأمین شود؛ مثل اینکه به نوجوان اجازه داده شود دیرتر بخوابد.

💠یا شاید محدودیت و عواقب در نظر گرفته سرسخت گیرانه بوده از این رو با بازبینی مجددشان می توان آن‌ها را اصلاح کرد تا بچه‌ها بهتر بتواند با آن‌ها کنار بیایند، یاد بگیرند و به آن ها عمل کنند.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی