تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

دعوت به صرف شام

شنبه, ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۱۲:۰۰ ب.ظ

🌾پنج نفر بودیم، بعد از نماز به حاجی گفتم: «امشب شام دعوت شماییم و خیلی اصرار کردم.» گفت: «خدایا چی می شد امشب کسی ما را دعوت می کرد؟!»

💠چند دقیقه بعد جوانی به طرف حاجی رفت و گفت: «برادرها! امشب افتخار بدهید مهمان من باشید.»
گفت: «مادرم غذا برای پنج نفر زیاد درست کرده و گفته دوستانت را دعوت کن. من هم گفتم اولین کسی را که توی مسجد دیدم دعوت می کنم.»
 
📚مثل مالک، چاپ اول ،۱۳۸۵، چاپ الهادی صفحه ۵۰

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی