تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

خرید وقت برای کتاب‌ خواندن

سه شنبه, ۱۹ مهر ۱۴۰۱، ۱۲:۰۰ ب.ظ

🍃گوشه کتاب خانه مقر انرژی اتمی به نام اردستانی سند خورده بود. صبح‌گاه تمام نشده می‌دوید سمت کتاب خانه و تا ظهر سر و کله اش پیدا نمی‌شد.

☘️با هیکل لاغرش خیمه می‌زد روی کتاب. شر شر عرق می‌ریخت؛ اما کتاب می‌خواند.
برگه‌های کوچکی هم داشت که از کتاب‌ها یادداشت برداری می‌کرد. روایات جدید را می‌نوشت. هر وقت هم که وقت خالی پیدا می‌کرد، خودش بود و مرور یاداشت‌هایش؛ مثل زمانی که بعد از صبح گاه، از لای شیارها بالای کوه می‌رفتیم.

راوی: حاج حسین یکتا

📚مربع های قرمز؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان،  صفحه۲۱۸

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی