تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

حلوایی که نصیب یتیم خانه شد

چهارشنبه, ۱۲ آبان ۱۴۰۰، ۱۲:۰۰ ب.ظ

halva

 

🌱در ایام کودکی، پیرزنی که در کارهای خانه به ما کمک می‌کرد، حلوا برایم درست کرد. آن روزها، حلوا از غذاهایی بود که کمتر در دسترس بود. به دلیل فقر زیاد در جامعه، پدرم به ما اجازه نمی‌داد از این گونه غذاها مصرف کنیم؛ از این رو، آن خانم مرا به حمام خانه برد و در آن جا برایم حلوا پخت تا آقا [آیت الله سیدعلی اصغر موسوی لاری] متوجه نشود. وقتی حلوا آماده شد، آقا سرزده به حمام آمد و با عصبانیت آن پیرزن را مؤاخذه کرد و گفت:«مردم گرسنه‌اند و شما برای فرزند من حلوا درست می‌کنی!»
آن گاه ظرف حلوا را بدون آن که از آن مصرف کرده باشم، از جلوی من برداشت و به یتیم خانه‌ای که در کنار منزل دایر کرده بود، برد و یکی دو قاشق از آن، به دهان هر یک از بچه‌ها گذاشت.

📚گلشن ابرار، ج۶، ص۱۵۰؛ به نقل از آیت الله سیدمجتبی موسوی لاری، فرزند آیت الله سیدعلی اصغر موسوی لاری.

 

tanha_rahe_narafte@

 

https://instagram.com/tanha_rahe_narafte

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی