تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

احترام به نام و یاد شهیدان

جمعه, ۲۹ مهر ۱۴۰۱، ۱۲:۰۰ ب.ظ

🍃وقتی کاظم می‌آمد کنارش می‌نشستم و گرم صحبت می‌شدیم. من از دوستانم و او از دوستانش. نسبت به دوستان شهیدش ادب و نزاکت خاصی را رعایت می‌کرد.

☘️دو زانو می‌نشست. انگار که او حضور دارد و در حضورش قدرت تکلم ندارد. از خلق و خوی شان می‌گفت و لحظه شهادت‌شان و سلام بر سید الشهدای آخرشان و بی‌رو‌در بایستی گریه می‌کرد. با خودم فکر می‌کردم که کاظم با آنها به حدی زیسته که فقط یاد آنها آرامش می‌کند.

🌾صحبتش که تمام می‌شد به جمع دو نفره خودمان بر می‌گشت و راحت می‌نشست و پایش را دراز می‌کرد و یا لم می‌داد.

راوی: اکرم حاج ابوالقاسمی؛ همسر شهید

📚 نیمه پنهان ماه، جلد ۲۶، رستگار به روایت همسر شهید، نویسنده: نجمه طرماح، صفحات ۱۰۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی