جاروکش جبهه
چهارشنبه, ۸ تیر ۱۴۰۱، ۱۲:۰۰ ب.ظ

🍃رفته بودم تهران. گفتم سری هم به خانواده حسن بزنم. پدر حسن پرسید: «عذرخواهی می کنم! شما در جبهه با حسن همکارید؟ »
☘️گفتم: «بله معاون ایشان هستم. »
🌸گفت: «مگر آنجا چه کاره هست که معاون دارد؟ ما که هر وقت ازش می پرسیم در جبهه چه کاره ای؟ می گوید: جارو می کشم. »
🌾بعد پرسید: «شما چه کاره ای؟ »
✨گفتم: «راست می گوید. ایشان جارو می کشند و من هم پشت سرشان تی می کشم. » خیلی خندیدیم.
راوی: علی ناصری به نقل از حمید معینیان
📚ملاقات در فکه ؛ زندگی نامه شهید حسن باقری (غلام حسین افشردی) نویسنده: سعید علامیان،ص۱۲۳
۰۱/۰۴/۰۸
