توسل به امام زمان در جبههها
جمعه, ۶ اسفند ۱۴۰۰، ۱۲:۰۰ ب.ظ
در عملیات رمضان روی دژ ایران بودیم و بر نیروهای عراقی مسلط. فرماندهشان با هلیکوپتر آمد و از مواضع ما و کمی نیروهایمان اطلاع پیدا کرد. اندکی بعد، با ستون تانکها به ما حمله کردند و در مدت ۲۰ دقیقه تمام خاکریز ما را کوبیدند. هر چه خمپاره داشتیم، استفاده کردیم و تیرهای اسلحههای انفرادی دیگر کارگر نبود. چارهای جز توسل نبود.
به امام زمان (عج) توسل کردیم. بچهها پیراهنهایشان را در آورده بودند و سینه میزدند: مهدی بیا مهدی بیا. اسرای عراقی هم با ما سینه میزدند. نمیدانم این توسل با دشمن چه کرد که از همانجا پیشروی را متوقف کردند و همه عقبنشینی کردند و رفتند.
راوی حمید شفیعی
📚 رندان جرعه نوش؛ خاطرات حمید شفیعی، نویسنده و راوی: حمید شفیعی، تدوین گر: محمد دانشی، ناشر: سماء قلم، نوبت چاپ: اول- ۱۳۸۴؛ صفحه ۷۲ و ۷۳