تواضع و فروتنی

🍃قبل از ازدواج تمام شناخت من از علی این بود که یکی از فرماندهان جبهه سوسنگرد است و حالا زخمی شده و مردم گروه گروه می روند عیادتش. من هم یکی از آنهایی بودم که به او به چشم قهرمان نگاه می کردم. می خواستم بروم عیادت علی تجلایی و رفتم. چه می دانستم این قصه سر دراز دارد.
☘️فردای آن روز طاقت نیاوردم و باز هم میخواستم بروم ببیمنمش. کتابی از نمایشگاه کتاب خریدم. مانده بودم چه طوری ترکی صحبت کنم. دیروز فارسی صحبت کرده بودم.
وقتی مرا شناخت سرش را پایین انداخت.
گفتم: «برای تان کتابی هدیه آوردهام. میخواست پولش را پرداخت کند که بهم برخورد و قبول نکردم.
🌸پشت کتاب نوشته بودم: «تقدیم به رزمنده جان بر کف اسلام آقای علی تجلایی. » خودش روی آقا ضربدر کشید و نوشت برادر و بعد تشکر کرد.
راوی: نسیبه عبد العلی زاده؛ همسر شهید
📚نیمه پنهان ماه ، جلد ۲۲؛ علی تجلایی به روایت همسر شهید، نویسنده: راضیه کریمی، صفحه ۱۸
