تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

تهیه مسکن

دوشنبه, ۹ مرداد ۱۴۰۲، ۱۲:۰۰ ب.ظ

🌾حسن کلاس‌ هشتم‌ بود. سال‌ چهل‌ و هشت‌، چهل‌ و نه‌. فامیل‌ دورشان‌ با چند تا بچه‌ی‌ قد و نیم‌قد از عراق‌ آواره‌ شده‌ بود. هیچی‌ نداشتند؛ نه‌ جایی‌، نه‌ پولی‌.

☘️ هفت‌ هشت‌ ماه‌ پی‌ِ صندوق‌دار مسجد لُرزاده‌ شده‌بود. می‌گفت‌: «بابا یه‌ وام‌ بدین‌ به‌ این‌ بنده‌ی‌ خدا. هیچی‌ نداره‌. لااقل‌ یه‌ سرپناهی‌ پیدا کنه‌. گناه‌ داره‌.»

🌺حاجی‌ هم‌ می‌گفت‌: «پسر جون‌! وام‌ می‌خوایی‌، باید یه‌ مقدار پول‌بذاری‌ صندوق‌. همین‌.» آن‌قدر گفت‌ تا فامیل‌ پول‌ گذاشتند صندوق‌. همه‌ را بدهکار کرد تا یکی‌ خانه‌دار شد.

📚 کتاب یادگاران جلد ۴؛ فرزانه مردی، نشر روایت فتح، چاپ پنجم ۱۳۸۹؛ خاطره شماره ۳

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی