تلاش جهادی در سیره شهید سید حمید میر افضلی
يكشنبه, ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ۱۲:۰۰ ب.ظ

🌷برش اول:
🍃سید حمید دو روز بود که در منطقه کار شناسائی کرده بود و یک لحظه هم استراحت نداشت. حالا آمده بود سر سفره صبحانه. لقمه اول را که گذاشت در دهانش، پلک هایش روی هم افتاد و خوابش برد. زدم به پهلویش دهانش چند بار جنبید و لقمه را فرو برد. لقمه بعدی را که برداشت باز خوابش برد. باز بیدارش می کردم که بتواند صبحانه ای بخورد.
🌷برش دوم:
🍃اکثر مواقع غذایش را در حال رفت و آمد میخورد. نشسته بود سر سفره ناهار. اما بیخوابی امانش را بریده بود. سر سفره بود که پیشانی اش خورد به بشقاب غذا. برای خواب هم وقت نداشت.
📚پا برهنه در وادی مقدس، نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ص ۷۵ و ۷۶
۰۲/۰۳/۱۴
