تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پدرم همیشه زنده است» ثبت شده است

باران می بارید. سماور غل غل می کرد . نرگس سرمای سختی خورده و کنار بخاری زیر پتو دراز کشیده بود. هر چند دقیقه یک بار داد و فریاد گلو و شش هایش بلند می شد. تبش بالا رفته بود. لحظه به لحظه حالش بدتر می شد. مادر هر چند دقیقه با طشت آب و نمک به سراغش می آمد. زیر لب ذکر می گفت و برای شفای او دعا می کرد.. چند لحظه ای کنار پنجره ایستاد بیرون را تماشا کرد. باران همچنان می بارید.

در روستایشان بیمارستان نبود؛ تا شهر چندین ساعت فاصله بود. با خود گفت: اگر پدرش زنده بود، الان می توانست او را به شهر و درمانگاه ببرد. اگر اتفاقی برایش بیفتد؟

تنها راه نرفته
۲۸ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر