یکی ازفرزندان آیت الله دستغیب(رحمة الله علیه) نقل میکند: هنگامی که خواهرم به سن ازدواج رسیده بود، پدرم او را صدا زد و گفت: «ببین دختر جان، من آقای... را میشناسم از کوچکی تا به حال نمازش ترک نشده، به نظرم شما با ایشان سعادتمند میشوید، نظر خودت چیست؟ خواهرم گفت: هر چه شما بگویید آقا جان! و آقا گفته بود: شما میخواهید زندگی کنید، من چی بگم؟!»
منبع:گلشن ابرار، ج۲، ص۸۷۸