تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

۲۴۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهدوی» ثبت شده است

 

🍀شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که به دنبال کار پرسود و منفعت گردیده باشید. کاری که برتر و بالاتر باشد. توشه ای بزرگ و سودی مضاعف داشته باشد. در میان اعمال عبادی و اطاعت فرمان خدا نیز اگر جستجو کنید بعضی از آن ها خاص تر و بالاتر است. پاداشی مضاعف هم دارد.

 

 🌊در همین زمینه بیایید با هم در بَحر عمیق سخنان گُهربار رسول مهربانی ها شنا کنیم تا بیابیم برترین عبادت را.
در این دریای ژرف به سخنِ نورانی  از ایشان می رسیم که فرموده است:

 

🔹أفْضَلُ‏ أَعْمَالِ‏ أُمَّتِی‏ انْتِظَارُ الْفَرَج‏ ؛ برترین اعمال امت من انتظار فَرَج و ظهور امام زمان علیه السلام است
📚بحار الأنوار، ج‏ 52، ص128

 

🌺درست متوجه شدید انتظار فَرَج و ظهور حضرت مهدی برترین عمل نزد خداست و پاداش بالاتری هم دارد.

 

؟! امّا کدام انتظار؟!

 

انتظاری به همراه کسالت و بی حالی چنان که دست روی دست بگذارید تا عالم را فساد بگیرد؟ 
یا نه! انتظاری تؤأَمان با نشاط، تلاش و حرکت؟

 

🌼مسلماً انتظار از نوع دوم مدِّ نظر اسلام است. انتظار از نوع اول ناامیدی را در جامعه تزریق می کند در حالیکه انتظار از نوع دوم امید به آینده را در جان ها می کارد.


 
افراگل
۲۹ اسفند ۹۹ ، ۱۲:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

زمزمه دعای ندبه از مسجد جمکران، او را سرخوش از عطر انتظار کرده بود. اشکهایش روی پهنای صورت سرازیر شده بود.

شوق رسیدن و خدمت به امام زمان(عج) او را بی تاب کرده بود. او همچنان دعا را زمزمه می کرد؛ آخر دعا صدایش بلند تر شد. مادرش خواب بود؛ با صدای امید، بیدار شد. نگران به سویش شتافت.

- امیدجان! چه اتفاقی افتاده ؟ خدای نکرده کسی فوت کرده؟

بغض گلوی امید را می فشرد و اجازه صحبت به او نمی داد. مادر از امید رو بر گرفت و به صفحه تلویزیون خیره شد؛ زمزمه دعای ندبه از مسجد جمکران او را نیز چون امید، بی تاب کرد و آرزو کرد کاش! بتواند در خدمت مولایش امام زمان(عج) باشد.

امید اشک هایش را با دستانش پاک کرد، گفت:«مادر چطور می تونم به خدمت مولا برسم و در خدمت او باشم؟»

مادرش با لبخند گفت:«عزیزم همین که به فکر امام زمان(عج) باشی و سعی کنی به خاطر امام زمان و به نیتش کار خیر انجام بدی و از گناه دوری کنی، در خدمت مولا بودنه.»

امید که از خوشحالی ذوق زده شده بود، تمام کارهایی که می توانست انجام دهد در ذهنش مرور کرد. یادش آمد که با دوستش، چند وقت قبل قهر کرده است، تصمیم گرفت با او آشتی کند و در درس ریاضی و قرآنش که مشکل داشت، به او کمک کند و ثواب آن را به امام زمان(عج) هدیه کند.

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۲۲ اسفند ۹۹ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

امتحان

 

قبل از دوران مهدی موعود آسایش و راحت‌طلبى و عافیت نیست.

قبل از ظهور مهدى موعود،

در میدان هاى مجاهدت، انسانهاى پاک امتحان مى‌شوند؛

در کوره های آزمایش وارد مى‌شوند

و سربلند بیرون مى‌آیند

و جهان به دوران آرمانی

و هدفىِ مهدى موعود(ارواحنافداه)

روزبه‌روز نزدیک تر مى‌شود؛ این، آن امید بزرگ است.

بیانات مقام معظم رهبری، دیدار با مردم قم، ۱۳۷۰/۱۰/۳۰

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۲۲ اسفند ۹۹ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

فتنه ها

قال رسولُ اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَکرِهُوا الفِتنَهَ فِی آخِرالزَّمانِ فَاِنَّها تُبیرُ المُنافِقِین؛

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: در آخرالزمان از فتنه بدتان نیاید؛ زیرا آن فتنه ها منافقان را [رسوا و] نابود می‌کند.

منبع:کنز العمّال، حدیث٣١١٧٠

 

@tanha_rahe_narafte

 

تنها راه نرفته
۲۲ اسفند ۹۹ ، ۱۲:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

حاج آقا قرائتی فرموده اند:

در حرم امام رضا مشغول عبادت بودم، یکی دست بر شانه ام زد و گفت: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هرگاه سلمان را می دیدند، لذت می بردند ...

امیر المومنین علی علیه السلام نیز مالک را می دیدند، لبخند بر لبانشان نقش می بست.

آیا شما هم به گونه ای شده اید که امام زمان شما را که می بیند لبخند بزنند و راضی باشند؟

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۲۲ اسفند ۹۹ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

مهدوی

مولای من

چشمانم را لایق دیدارت گردان

و

قلبم را منزلگاه همیشگی ات

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۲۲ اسفند ۹۹ ، ۰۵:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

صدای آه و ناله عبدالله دلش را فشرد . مثل مار به خود می پیچید. دانه های عرق صورتش را خیس کرده بود. حلیمه با دستمال مدام عرق پیشانی فرزندش را پاک می کرد. قلبش مثل تبل بر دیوار سینه اش می کوبید. صدای در چوبی خانه ابروهای درهمش را باز کرد. چشمان نمدارش را پاک کرد.

طبیب عبدالله را معاینه کرد و گفت:« دارویی برایش می نویسم حتما از عطاری تهیه اش کن و گرنه حالش بدتر از این می شه. » طبیب از جایش بلند شد. حلیمه دو سکه ی باقی مانده درون کیسه پول را به طبیب داد.

مریضی و خانه نشینی عبدالله آنها را در مضیقه قرار داده بود. حلیمه هر ماه مقداری پول پس انداز کرده بود که در ایام بیماری عبدالله تمام آن را خرج کرد. دیگ مسی را هم فروخته بود تا هزینه طبیب را بدهد.

نسخه پزشک را مقابل چشمان ریز و گود رفته اش گرفت. صدای آه و ناله عبدالله روحش را می خراشید. دور تا دور اتاق را نگاه کرد. حصیر پاره زیر پایشان قابل فروش نبود. کاسه و بشقاب لب پرشان را هم کسی نمی خرید. چشم هایش با شبنم اشک تر شد. دوباره نگاهی به اطرافش انداخت. چشمانش به قفل در گره خورد. قفل پولادی سیاه شده مثل طلا درخشید. با دستان لرزانش قفل را باز کرد و به سمت بازار رفت.

بوی داروهای گیاهی مشامش را پر کرد. عطار در حال زیر و رو کردن گل برگ های گل محمدی بود. حلیمه نسخه طبیب را نشان عطار داد،گفت:« هزینه اش چقدر میشه؟» عطار گفت:« هفت درهم.»

حلیمه راهی مغازه قفل فروش در گوشه دیگر بازار شد. صدای قیژ قیژ سوهان بر بدن کلید با صدای حلیمه قطع شد:« این قفل رو چند می خری؟» قفل فروش دست به سبیل هایش کشید. نگاهی به قفل انداخت:« شش درهم بیشتر نمی ارزه.» حلیمه نسخه را میان انگشتان باریک و لرزانش فشرد، گفت:« یِ درهم بیشتر نمی خری؟» قفل فروش به سوهان کشیدن مشغول شد، گفت:« نه.»

حلیمه بغض کرد؛ اما نگذاشت بغضش بترکد. سراغ مغازه ی دیگری رفت و مغازه ی دیگر. هیچکدام بیشتر از شش درهم قفل را نمی خریدند.

تنها راه نرفته
۱۵ اسفند ۹۹ ، ۲۳:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

اصلاح درونی

اگر به سمت صلاح نزدیک بشویم ظهور نزدیک خواهد شد.

شما مردم عزیز – بخصوص شما جوانها – هر چه که در صلاح خود، در معرفت و اخلاق و رفتار و کسب صلاحیتها در وجود خودتان بیشتر تلاش کنید این آینده را نزدیکتر خواهید کرد، اینها دست خود ماست اگر ما خودمان را به صلاح نزدیک کنیم، آن روز نزدیک خواهد شد.

همچنان که شهدای ما با فدا کردن جان خودشان آن روز را نزدیک کردند، آن نسلی که برای انقلاب آن فداکاریها را کردند، با فداکاریهای خودشان آن آینده را نزدیکتر کردند هر چه ما کار خیر و اصلاح درونی خود و تلاش برای اصلاح جامعه انجام بدهیم آن عاقبت را دائما نزدیکتر می کنیم.

بیانات مقام معظم رهبری،۱۳۷۹/۰۸/۲۲

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۱۵ اسفند ۹۹ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

قال الإمامُ الصّادقُ (ع):
إذا قامَ القائِمُ علیه السلام حَکَمَ بِالعَدلِ وَارتَفَعَ فی أیّامِهِ الجَورُ ، وأمِنَت بِهِ السُّبُلُ ، وأخرَجَتِ الأَرضُ بَرَکاتِها ورَدَّ کُلَّ حَقٍّ إلی أهلِهِ؛

هرگاه قائمبرخیزد ، به دادگری حکم راند و ستم در روزگار او به سر آید و راه ها امن شود و زمین برکت های خود را بیرون ریزد و هر حقی به صاحبش داده شود.

بحار الأنوار ، ج 52، ص 338

 

@tanha_rahe_narafte

 

تنها راه نرفته
۱۵ اسفند ۹۹ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

مولای من

هر سال به بهار که می رسیم همه جا سبز و با طراوت می شود و لباس نو می پوشند، کی می شود بیایی تا قلب هایمان سبز و با طراوت شود و لباس عافیت، ایمان و عدالت بپوشد.

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۱۵ اسفند ۹۹ ، ۱۲:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر