✨لبخند طلوع آفتاب بر لبان صبح نقش میبندد، پنجره چشمانم به روی بهار گشوده میشود.
✨آنگاه شبنم احساس بر گوشهای از پلکهایم مینشیند. ندای امید از بیکرانهها گوشم را نوازش میدهد. تلألویی از باران عدالت، بند بند وجودم را به تسخیر خود میکشاند.
✨آب حیات بخش زندگی در رگهایم جریان مییابد. برگ، برگ دفتر انتظار، ورق میخورد. برقی از نور امید، کلبه قلبم را نور افشانی مینماید.
✨ندایی از ملکوت، شادی را به ارمغان میآورد که طلوع آفتاب ظهور نزدیک است.