تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زخم انگشت» ثبت شده است

 

🍀زن عادت داشت موقع عصبانیت انگشت اشاره را سمت همسرش بگیرد و به بایدها و نبایدها اشاره کند.

 

مرد خواسته بود تا این کار را از سر زن بیندازد؛ اما هر بار که چیزی گفته بود، زن از خودش دفاع کرده بود، با خنده و شوخی یا با اخم و تخم.

 

🌺 مرد هرچه سنش بالاتر می رفت از این رفتار همسرش دلشکسته تر می شد؛ گویی دل نازک‌تر شده بود.

زن گاهی چوب جوانیش را بر سر مرد و موی سفید شده‌ اش می کوباند.

 

🌸مرد آدم مردم ندیده ای نبود. همه با او محترمانه رفتار می‌کردند. گاهی رفتارهای زنش را ناشی از غرور خانوادگی آنها می‌دانست. گاهی حتی به او حق می داد؛ اما هیچ کدام از اینها توجیهی نبود که قلبش را آرام کند.

 

🍀سالها گذشت و هیچ کس نفهمید عمق تنهایی مرد را؛ تا جایی که از رفتار و کلام کوبنده ی همسرش به تنهایی کاغذ، قلم و فضای مجازی پناه برد. مرد عجیب احساس تنهایی می کرد.

 

@tanha_rahe_narfte

ترنم
۱۴ فروردين ۰۰ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر