تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

۳۳۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «به قلم ترنم» ثبت شده است

ی

از: ترنم

به: حضرت منجی

 

دلتنگی هایم را می سپارم به باد ...

بادی که بوی خوش تو را برایم بیاورد و مرا خوشه چین درخت محبتت قرار دهد.

 

مولای من!

سند دل های ما را به نام خودت بزن...

دلی که به نام شما نباشد، نباشد بهتر است.

 

مولای من!

وجود ما را بپذیر.

 

@tanha_rahe_narfte

صبح طلوع
۱۳ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 

📖می‌گفت :«پسرم را گذاشته ام حفظ قرآن

همین طور که با آب و تاب و ذوق از حافظه‌ی پسرش که بالاتر ازسطح انتظار مربی  بود، تعریف می‌کرد، پسرک عصبانی از اتاق بیرون آمد.

 

🌺خواستم دستی روی موهای زیبایش بکشم و تشویقش کنم، اما عصبانی تر از این حرف ها بود.

تا آمدم چیزی بگویم، داد زد:«چرا من باید قرآن حفظ کنم؟ الان می‌خواهم بروم با سینا بازی کنم . خوش به‌ حال سینا . نه قرآن حفظ می‌کند، نه مادرش از این مامانهاست که نگذارد بازی کند... .»

 

ناخودآگاه اشک هایش روی گونه های کوچکش چکید.کمی که عصبانیتش خوابید، در آغوش گرفتمش و گفتم:«عزیزم تو هم مجبور نیستی قرآن حفظ کنی؛ فقط هر موقع حال داشتی، قرآن را بخوان اگر دوست داشتی حفظ کن، دوست هم نداشتی، عیب ندارد.»

 

🍀گفت:«خاله به خدا دوست دارم، اما از دست مامان و مربی‌مان دیوانه شدم. خیلی زیاد است.»

نگاهی به خواهرم انداختم و گفتم:«نگران نباش، اصلا اگر خواستی مؤسسه هم نرو. خودت حفظ کن. مامان هم قول می‌دهد اذیتت نکند.»

با ترس و لرز نگاهی به چهره‌ی برافروخته ی مادرش انداخت و گفت:« آره مامان. قول می دی؟به خدا سرم داره میتّرکه

 

خواهرم گیج و مات، به من نگاهی انداخت و باشدی گفت.

 

@tanha_rahe_narfte

میرآفتاب
۱۱ فروردين ۰۰ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

💠 همه شنیده‌ایم که قدر عزیزان و زمانهایمان را باید بدانیم.

 

 

🔘پدر و مادر دو گوهری هستند که تا سن و زمان خاصی، در کنارمان حضور دارند.

 

 

🔘گاهی ممکن است برخوردی موجب دل شکستگی شان شود، اما اگر لحظه‌ای فکر کنیم شاید روزی دیگر توفیق دیدار با آنان را نداشته باشیم،پس قدر دان آنان باشیم.

 

 

🔘آری فرصتها در گذرند، قدرِ بودنِ پدر و مادر و بودنِ در کنار آن ها را بدانیم.

 

@tanha_rahe_narfte

ترنم
۰۹ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🔘برای منظم کردن فرزندان،

فقط تذکر کافی نیست. در تربیت، عمل حرف اول را می زند.

 

فرزند آیینه تمام نمای رفتار پدر و مادر است، نه آرزوهای آنها.

 

🔘یک وقت هایی لازم است تا به شکل عملی به بچه‌ها، آموزش دهیم. مثلا برای آموزش نظم به دلبندانمان باید تا کردن، شکل جمع کردن کمدها و نظم بخشیدن به اشیاء را به آنها بصورت عملی آموزش دهیم.

 

@tanha_rahe_narfte

ترنم
۰۸ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🌸زن درآینه نگاه کرد. دو چشمش بی حال و بی درخشش بودند. رنگش به زردی می‌گرایید. گونه هایش درخشش نداشت. موهایش ، به کف سرش چسبیده و از همیشه کم پشت تر می نمود. از تصویرش غمگین شد. تصمیم گرفت حالش را عوض کند. لبخندی زد. دست به سر و رویش کشید.

 

 

💞کم کم همسرش می آمد و دیدن این چهره برای زن، خط قرمز بود.

 

چهره اش را که سرخاب سفیداب کرد، آرام روی تخت دراز کشید تا خستگی اش ، جایش را به نشاطی بدهد که شایسته‌ی مردش باشد. مردی که دو روز بود سر شیفت کاری بود و حالا خسته به خانه می آمد تا کنار او آرام بگیرد.

 

 

🌺کمی بعد با صدای زنگ در به خود آمد. دوباره خودش‌ را در آینه ورانداز کرد. خیالش که راحت شد ، در را بازکرد. با عشوه‌‌، برای شوهرش شعر خواند:«به به باد آمد و بوی عنبر آمد، عزیز دلم به خانه آمد.»

 

 

🌸گل ازگل مرد شکفت و چهره اش بازشد. خواند:« تو که خود گل منی از چه چنین ناز کنی؟!»

 

همدیگر را در آغوش فشردند. گویا خستگی از میانشان رخت بست.

 

@tanha_rahe_narfte

 

ترنم
۰۷ فروردين ۰۰ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

🔹مادرها و پدر ها، زیر بار مسئولیت و استرس, شانه خم می‌کنند.

 

🔘اگر احساس کردیم آنقدر که باید با ما مهربان نیستند، بجای غر زدن و دلایلی مثلِ دوست نداشتن ما آوردن، دنبال علت خستگی و بی حوصلگیشان بگردیم.

 

🔘خودمان را جای آنها بگذاریم و با کفش آنها راه برویم، بعد قضاوت کنیم. به لیست مسیولیتهای خودمان و آنها نگاه کنیم. آنها را زود محکوم نکنیم.

 

@tanha_rahe_narfte

ترنم
۰۵ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

👀 چشم ها، عمیق ترین  راه ارتباطی

 

🔘روزانه حداقل چند دقیقه را به ارتباط چشمی با عزیزانتان اختصاص دهید. فراموش نکنید چشم ها، احساسات را منتقل می کنند.

 

🔘هم چنین راستگویی یا درغگویی در نگاه و نحوه‌ی برخورد مشخص می شود.

 

🔘ارتباط چشمی با کودکان و نوجوانان از احساس تنهایی آنها کاسته و موجب احساس صمیمیت و محبت بیشتر نسبت به والدین می شود.

 

@tanha_rahe_narfte

صبح طلوع
۰۴ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🌸فرشته داشت با خودش به سالهای بعد فکر می‌کرد، خودش را می‌دید که سی سال بعد ازدواج، هنوز دارد با شوهرش، بر سر مشکلات امروز، سر و کله می‌زند.از خودش و آینده‌اش ترسید، از شوهرش هم.

 

🍃یک لحظه تصویر زن بی قید و بند فامیل از ذهنش گذشت که به شوهرش زنگ می‌زند و شوهرش با خوش و بش جوابش را می‌دهد. بعد تصویر یک تصادف وحشتناک و مراسم ختم شوهرش، جای آن را گرفت.

 

🌺در فکر و خیال زن، جنازه‌ی مرد سوخته بود و زن در پزشکی قانونی، دنبال کشوی جنازه‌ی همسرش می‌گشت. لحظه ای بعد آویز طلایی دم در صدای جرینگی داد و مجید با قامت چهارشانه و ریش های کم پشت بورش، در چهارچوب در ظاهر شد.

 

🍃فرشته سلام کرد و نگاهی به ساعت انداخت . تازه فهمید یک ساعت است که روی مبل کنار پنجره‌ی کوتاه آشپزخانه، لم داده و مشغول فکر است.

صبح طلوع
۰۳ فروردين ۰۰ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

💠همسر شما هر قدر که نیاز به توجه در مورد سلامتی جسمش دارد، نیاز بیشتری به توجه به روح  و روانش ‌دارد.

 

پس بیایید:

 

🔘با او صحبت کنید.

 

🔘با او ارتباط چشمی داشته باشید.

 

🔘گاهی با نوازش دستها، محبت خود را به او ابراز کنید.

 

🔘  گاهی ابراز کنید از اینکه در کنارش وقت می‌گذرانید، خوشحال هستید.

 

@tanha_rahe_narfte

صبح طلوع
۰۳ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

✍️ پدر ومادر عزیز!

 

🌺برای ارتباط با فرزندان، فقط محبت کافی نیست.

 

🍀هم صحبتی و نیز گذراندن وقت با کودک در هر سنی که باشد و بخصوص انجام بازیهای مورد علاقه‌ی او حتی در زمان خیلی کم، میتواند عمق خوبی به روابط والدین با فرزند ببخشد.

 

🌸این بازی با کودک است که به او نشاط می‌بخشد و در موفقیت او، نقش بسزائی خواهد داشت.

 

@tanha_rahe_narfte

صبح طلوع
۰۱ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر